برگردان: تایماز منقبتی 4 منتقد موسیقی نشریه ی نیویورک تایمز بهترین آلبوم های پاپ و جز سال 2015 را برگزیده اند. منتقد: بن راتلیف (Ben Rafliff) The Epic, Kamasi Washington این آلبوم حدود 3 ساعت است، کار یک گروه جز 10 نفره، ارکستر و گروه کر. گروه محوری نوازندگانی اهل لوس آنجلس اند که همگی بین 30 تا 40 سال سن دارند و حدوداً از 15 سال قبل با هم کار کرده اند. (بیشتر…)
برگردان: تایماز منقبتی 4 منتقد موسیقی نشریه ی نیویورک تایمز بهترین آلبوم های پاپ و جز سال 2015 را برگزیده اند. منتقد: جان پارِلِس (Jon Pareles) To Pimp a Butterfly, Kendrick Lamar آلبومی به وضوح جاه طلبانه درباره ی انتخاب ها و تناقضات پیش روی یک رپ خوان متعهد. نژاد، فقر، شهرت، حرص و آز، میراث فرهنگی، (بیشتر…)
آنچه به مرور موجب پیدایش پاپ آرت شد، از اواسط دهه پنجاه میلادی با آزمون و خطای نسلی از هنرمندان جوان در عرصه هنرهای تجسمی و موسیقی و کمی دیرتر در زمینه مد آغاز شد. پاپ آرت زندگی چندین نسل را در زادگاهش، بریتانیا و آمریکا، متحول کرد و در دهه های بعدی هنر معاصر و دنیای سرگرمی را که امروزه بر همه جا سایه انداخته، زیر و رو کرد. (بیشتر…)
آروین صداقت کیش نامش هر کدام که باشد؛ همهپسند، عوامانه، عامیانه، مردمپسند، مردمی یا حتا همتای وارداتی مشهورترشان «پاپ»، چنان که خود کنشگران آن حوزه مینامند، شنوندگان و پدیدآورندگان آن را میشناسند و برای یافتن مصداقهایش تردیدی به دل راه نمیدهند. در میان منتقدان و موسیقیشناسان اما وضع به گونهای دیگر است. آنها میخواهند دستهبندی، توصیف، و یا تبیین کنند و در یک کلام بشناسند و بشناسانند پس ناگزیر در معنی این واژهها و اعتبارشان تامل و گاه چون و چرا خواهند کرد. (بیشتر…)
محمود خوشنام موسیقی عامیانه شهری و موسیقی سنتی در ایران، خویشاوندی نزدیک دارند. حتی موسیقی شبه عامیانه دو رگه و چند رگه- یعنی همان چیزی که سالهای سال خوراک کافه رستورانها و کابارهها بود- در اساس غالبا به مایههای موسیقی سنتی تکیه میکرد و با در آمیختن آن با عناصری از موسیقی بیگانه، عمدتا عربی، به زیست خود ادامه میداد. با این همه گاه نیز به موسیقی روستایی ناخنک میزد و بعضی از ترانههای محلی را که بخصوص ریتمهای تند غیر معمول داشتند، اساس کار قرار میداد. در این میان ترانههایی که از مناطق جنوبی، میآمد، و به عنوان ترانههای بندری معروف شده بود، دستمایه مناسبی برای سازندگان موسیقی شبه عامیانه شهری به شمار میرفت. (بیشتر…)
خاطره نگاری دههی پایانی زندگی فرهاد مهراد منوچهر آزادی اشاره: « فرهاد» هنرمند تنهایی بود. به خصوص در دههی پایانی زندگی اش. اما در این تنهایی محبوب بود، نزد بسیار مردمانی که با صدای بی صدای او آشنا بودند. اطرافیان فرهاد که او دغدغه هایش را با آنها تقسیم می کرد، محدود می شد به « پروین گلفام» همسرش، چند موسیقی دان و آهنگساز (بیشتر…)
خوانشی دیگر از زندگی فرهاد مهراد یاسین محمدی «نمی توانم زیر سایهی سر نیزه ترانهی عاشقانه بخوانم.» این گفته ای است که « محمود استادمحمد» از « فرهاد مهراد» نقل می کند1. همین جملهی کوتاه، برای پی بردن به اندیشه موسیقی اعتراضی فرهاد کافی است. پرسش اما، چیستی، چرایی و تاریخ این اندیشه اعتراضگر است. (بیشتر…)
جست و جوی فرهاد در نسل امروز مزدک علی نظری اشاره: فرهاد را صدای مردم معترض می دانستند،مردمی که در روزگارانی هفته های خاکستری بسیاری را پشت سر گذاشتند و در کوچه به کوچهی شهر و در همه باغ های انگور به دنبال ماه راه افتادند تا فریاد بزنند: «خوابیم و بیدار شهیدای شهر... مستیم و هشیار شهیدای شهر». (بیشتر…)
به یاد فرهاد مهراد سهیل نفیسی «فرهاد مهراد» در ابتدا فرهادی است که به عنوان خواننده ای توانا و البته کاملا متفاوت (و به قول خودش غیرآکادمیک)از نوع معمول ان در دههی پنجاه در کنار دیگرانی که بانیان این گونه موسیقی بوده اند، حضوری برجسته و محبوب یافته و با استعداد و خلاقیتی چشمگیر و گوش نواز مجری آوازی آنها بوده است. (بیشتر…)
جان استوری، ترجمه محمدرضا فرزاد در این نوشته من به ترسیم و توصیف حالات و اشکال مختلف وضعیت و فرهنگ پستمدرن نخواهم پرداخت و تنها این دو را بهمنظور بررسی و تحلیل فرهنگ عامه به کار خواهم بست. «مک رابی» بر این باور است که «مباحث اخیر در باب پستمدرنیسم هم از جذبهای قدرتمند و هم از سودمندی بسیار در نزد تحلیلگران فرهنگ عامه برخوردار است». پستمدرنیسم «موجودیت یافتن صداهایی را که در دل تاریخ در ذیل فراروایت های مدرنیستی برتر ناشنیده و خاموش ماندهاند» نوید می دهد ، صداهایی که در پس فراروایت هایی که هم پدرسالارانه و هم امپریالیستی بودهاند، پنهان ماندهاند.» (بیشتر…)