حقیقتی جالبِ توجه دربارهی فمینیسم، و جایگاهِ موسیقی در فرهنگِ معاصر وجود دارد: تلاشِ بسیار اندکی برای نشان دادنِ نقشِ زنان در ساخت و اجرای موسیقی صورت گرفته است. با وجودِ آنکه جریانِ غالبِ موسیقیِ کلاسیک در تقریباً تمامِ جنبههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زیرِ سلطهی مردان است، (بیشتر…)
دربارهی رسالهای کوتاه از نیچه حسین یاغچی کتابچهای از نيچه منتشر شده است با نام «دربارهی موسيقی و کلمات» که جزو رسالههای دانشگاهی نيچه است و به موضوعی می پردازد که هر چند در نگاه اول، ممکن است پرداختن به نکتهای کوتاه و حاشيهای به نظر برسد، (بیشتر…)
گفتاری در بارهی مرز بين بازی و هنر بابك بوبان آيا موسيقی هنر است يا بازی صوتی؟ به سخن ديگر هدف از خلق موسيقی برای پديد آورندهاش چيست؟ ايجاد چيزی كه به آن محصول هنری يا اثر هنری گويند يا هدف انجام كاری است كه به آن بازی گفته می شود؟ (بیشتر…)
گری زیبل Gary Zabel برگردان:لیلا غروی در صد سال اخیر٬رابطه ی دوستانه واگنر و نیچه جذابیت های زیادی را برای محققین ایجاد کرده است. اما به نظر می رسد این رابطه بیشتر مورد توجه محققین ِ حوزه ی روان شناسی قرار گرفته است که امری کاملن قابل پیش بینی است. (بیشتر…)
محسن شهرنازدار نگرش اجتماعی به موسیقی با نگرش های فلسفی به این هنر در طول قرن بیستم در بسیاری از مواقع در دو مسیر متفاوت حرکت کرده است. نگرش فلسفی به موسیقی با بحث درباره زیبایی شناسی،معرفت شناسی ،رابطه موسیقی و ذهن،متافیزیک ،پدیدارشناسی و نشانه شناسی موسیقی همراه بوده است. (بیشتر…)
نگرشی به خاستگاه فلسفی و اجتماعی موسیقی یوهان سباستین باخ حامد مهاجر تاریخ همواره شاهد پویایی دو شکل سازمان یافته ی صدا ( زبان و موسیقی ) و رابطه ی جدائی ناپذیرشان با هم بوده است. چرا که با رمز گشایی قراردادی، صدا به زبان و بدون آن به موسیقی بدل می شود. شیوه های زیست بشر، عادات و رسوم فرهنگی - قومی، برخورد و تعامل قبیله ای - قومی - تمدنی، نیازهای متفاوت در جوامع بشری و جبر تاریخ طبیعی، صورت بندی های گوناگون صدایی را در غالبهای زبانی و موسیقایی در هر عصر ایجاد کرده است. (بیشتر…)
جان استوری، ترجمه محمدرضا فرزاد در این نوشته من به ترسیم و توصیف حالات و اشکال مختلف وضعیت و فرهنگ پستمدرن نخواهم پرداخت و تنها این دو را بهمنظور بررسی و تحلیل فرهنگ عامه به کار خواهم بست. «مک رابی» بر این باور است که «مباحث اخیر در باب پستمدرنیسم هم از جذبهای قدرتمند و هم از سودمندی بسیار در نزد تحلیلگران فرهنگ عامه برخوردار است». پستمدرنیسم «موجودیت یافتن صداهایی را که در دل تاریخ در ذیل فراروایت های مدرنیستی برتر ناشنیده و خاموش ماندهاند» نوید می دهد ، صداهایی که در پس فراروایت هایی که هم پدرسالارانه و هم امپریالیستی بودهاند، پنهان ماندهاند.» (بیشتر…)