وقتی که آواز عیوب فیلمها را میپوشاند
نقش آواز در فیلم فارسی
احمدرضا احمدی
سینمای فارسی از لحظه ی تولد، بقا و دوام خود را در «آواز» می دید، فیلم «دختر لر» را مثال می زنم. در آن زمان یعنی بعد از جنگ دوم جهانی که فضای اجتماعی ایران پس از بیست سال سکوت و خفقان پهلوی اول کمی باز شده بود، اول تماشاخانه ها و روزنامه ها رونق گرفت و در تماشاخانه ها «پیش پرده خوانی : از نمایش سبقت گرفت و وسیله ای شد برای جلب تماشاچی، «مرتضی احمدی»، «حمید قنبری»، «مجید محسنی »، «جمشید شیبانی»، «عزت ا… انتظامی» و «نصرت کریمی» از پیش پرده خوانان بنام بودند. «پرویز خطیبی» نویسنده و شاعر متن ها ی پیش پرده خوانی بود. این گروهی را که نام بردم از صدای خوش بهره داشتند.
با ورود «عبدالحسین نوشین» به صحنه ی تئاتر ایران، پیش پرده خوانی از صحنه ی تئاتر ایران رخت بربست و این گروه بعد ها جذب رادیو شدند. از سال 1328 «دکتر کوشان» پس از موفقیت در دوبله ی دو سه فیلم به فکر ساختن فیلم در ایران افتاد و با شامه ی تیز و روحیه ی تجاری که داشت زود دانست یکی از ستون ها ی فیلم فارسی و گیشه ی آن «آواز» است شروع کار فیلم سازی کوشان آغاز فعالیت «دلکش» و «مهدی خالدی» بود. دلکش با آن صدای جادویی و مهدی خالدی با آن غنای ملودی که در سازش و ملودی ها یش بود به عرصه ی سینما آمدند و ستون استوار فیلم ها ی دکتر کوشان شدند. فیلم «افسونگر» و «مادر» یادگار این همکاری است. رادیو در آن سال ها نقش چندانی در زندگی اجتماعی و موسیقی ایران نداشت. فقط در تعدادی از خانه ها ی اشراف آن روزگار رادیو دیده می شد. پس در آن روزها مردم مشتاق موسیقی ایرانی، راهی جز این نداشتند که موسیقی ایرانی را در فیلم ها بشنوند. سینما آنقدر اهمیت داشت که خیلی از خوانندگان کار خود را از سینما آغاز کردند؛ از جمله «ناهید سرفراز» و «الهه» . الهه با فیلم «آخرین شب» به کارگردانی «حسین دانشور» به قلمرو موسیقی وارد شد. موسیقی عنوان بندی فیلم «آخرین شب» با ملودی «مجید وفادار» بود.
یاد دارم که «هوشنگ کاووسی» روزگاری در مقاله ای نوشته بود که آواز دلکش، پوشاننده عیوب فیلم ها ی فارسی است. در آن روزگار خوانندگان دیگری به خاطر آوازشان در فیلم ها ی فارسی نقش یافتند در این میان می توان از «ناهید سرفراز»، «حمید قنبری»، «قاسم جبلی»، « بهرام سیر»، « جقه» و «روان بخش» نام برد. بعد از 28 مرداد 1332 حکومت متوجه شد که تأثیر رادیو در افکار عمومی فراوان است. پس به هنگام ریاست «نصرت معینیان» رادیو رونق فراوان گرفت و دولت توانست به خانه ها برق بدهد و رادیو به خانه ها ی مردم راه یافت. معینیان عقیده داشت برای این که مردم اخبار رادیو را گوش بدهند باید قبل از پخش اخبار، موسیقی پخش شود. برای این منظور هر روز در ساعت یک و نیم بعدازظهر تا ساعت 2 بعد از ظهر، رادیو نیم ساعت موسیقی با آواز پخش میکرد. همچنین در شب ها رادیو از ساعت هشت و نیم تا لحظه ی آغاز اخبار ساعت 9، موسیقی داشت. رادیو در دوران معینیان صاحب چندین ارکستر منظم شد. در این دوران ملودی سازان درجه یک و صاحب خلاقیتی چون مهدی خالدی، « علی تجویدی »، « همایون خرم »، « پرویز یاحقی »، « حبیب اله بدیعی»، « انوشیروان روحانی »، « اسداله ملک »، « عطااله خرم »، «مصطفی گرگین زاده»، « جواد لشکری »، « شیر خدایی » و « مجید وفادار » بودند. وفادار یکی از اعجوبه های ملودی نویسی در تاریخ موسیقی ایران است. او شاید چهارصد ملودی زیبا به یادگار نهاده است. وفادار با خوانندگانی چون: « روح بخش »، « ناهید سرافراز »، « پروانه »، « دلکش »، « مرضیه »، « پوران »، « الهه »، « داریوش رفیعی » و « حسن گل نراقی » همکاری داشت. در این دوران موسیقی از سینما به خانهی اصلی اش یعنی رادیو آمد. از سال 1334 تا سال 1345 اوج درخشان ملودی نویسی و ترانه سرایی موسیقی ایرانی در رادیو است. از این ترانه سرایان باید نام برد : « معینی کرمانشاهی »، « بیژن ترقی »، « نواب صفا »، « کریم فکور » و « رهی معیری ». شاید ترانه سرایی و ملودی نویسی موسیقی ما دیگر چنین چهره هایی را به خود نبیند. به یاد دارم هنگامی که « محمد علی جعفری » از تئاتر به سینما آمده بود و با حسن نیت اما بدون دانش سینمایی میخواست فیلم « مردی که رنج میبرد » را بسازد مطابق سلیقهی روز محکوم بود در فیلمش آواز بگذارد؛ او با وسواس تمام، آواز هایی با صدای الهه و آهنگسازی « ایرج گل سرخی » جای داد.
هنگامی که معینیان از رادیو رفت و رادیو در تلویزیون دولتی ادغام شد، افول رادیو و موسیقی ایرنی، آغاز شد. پس موسیقی بدست صاحبان کاباره ها افتاد، استادانی چون « غلام حسین بنان »، « علی تجویدی »، « مهدی خالدی » به ناچار خانه نشین شدند. آواز دوباره در فیلم فارسی خانه گرفت اما با این تفاوت که آواز بدست بی استعدادها، بی سوادها و لمپن ها افتاد. آغاز « سینمای فردین » آغاز یک دورهی ابتذال و فرو مایگی فرهنگی و اجتماعی بود. در این دوره ما شاهد رشد آدمی بودیم به نام « جعفر پور هاشمی » این شخص نه سواد موسیقی داشت نه سواد ادبی. مبتذل ترین کلمات و موسیقی این دوره سینمای فارسی با آواز ایرج همراه است، البته آواز ایرج از دهان فردین. شنیدم بعد از انقلاب جعفر پور هاشمی خودکشی کرد. از جمله کارهای نازل او را میتوان در فیلم سرنوشت ساز « گنج قارون » یافت. فیلمی که تا 1357 به سینمای ایران جهت داد.
در فیلم فارسی آواز چنان اهمیتی داشت که در اولین « آنونس » فیلم که « ساموئل خاچیکیان » برای فیلم « خداحافظ تهران » ساخته بود، این جمله شنیده میشد : « فیلمی عشقی همراه با یک آواز ! » ملودی این آواز ساختهی انوشیروان روحانی بود و آواز آن را « پوران » میخواند. آواز در سینمای موج نوی ایران هم نقش داشت. در عنوان بندی فیلم « خداحافظ رفیق » اثر « امیر نادری » آوازی با صدای « فرهاد » _ همراه با موسیقی « اسفندیار منفردزاده » با شعر « شهیار قنبری » _ شنیده میشود این سه نفر در فیلم « رضا موتوری » اثر « مسعود کیمیایی » هم حضور دارند. آواز زیبای دیگری را به یاد دارم در عنوان بندی فیلم « بی ستاره ها » به کارگردانی « خسرو پرویزی » با آواز « ویگن » و ملودی « عطاالله خرم » و شعر « پرویز وکیلی » . در آن روزها رسم بود که همراه نمایش فیلم آوازهای فیلم در صفحات 45 دور به بازار عرضه میشد. فیلم نخستین « علی حاتمی » به نام « حسن کچل » انبوهی از آواز ها بود؛ با ربط و بی ربط. یادش بخیر…
پس باید گفت که آواز در فیلم فارسی دو دوره را طی کرده است. دورهی نخست از سال 1328 تا سال 1344 که دوران اوج ملودی نویسی و ترانه سرایی است همراه با نجابت و متانت. در این دوره ملودی ساز، ترانه سازو آواز خوان که هر کدام دارای اصالت، تبحر و سلیقه و دانش در حوضهی کار خود هستند. آواز خوانان این دوره « دلکش »، « الهه »، « پوران »، « بنان »، « شمس » هستند و ترانه سازان این دوره « رهی معیری »، « نواب صفا »، « معینی کرمانشاهی »، « بیژن ترقی »، « کریم فکور »، « تورج نگهبان » و « پرویز وکیلی » هستند.
ملودی سازان نیز عبارتند از : « مهدی خالدی »، « علی تجویدی »، « همایون خرم »، « پرویز یا حقی »، « حبیب اله بدیعی » و « انوشیروان روحانی.»
دورهی دوم از سال 1345 تا سال 1357، ادامه دارد. این دوران ابتذال، بی سوادی و انحطاط بر ملودی ساز و ترانه ساز و خواننده حاکم است. در این دوران در واقع ملودی ساز، ترانه ساز و آواز خوان یک نفر است : جعفر پور هاشمی.
یاداوری میکنم که اصطلاح ملودی ساز را از هوشنگ کامکار موسیقی دان وام گرفتم.
منبع: مجله فرهنگ و آهنگ – شماره ۲ – بهمن ۱۳۸۳