طلوع خدای خورشید در غروب شیلی
گروه اینتی ایلیمانی: نماد آزادی خواهان شیلی
رامین صدیقی
آمریکای لاتین، گذشته عجیبی دارد. منطقه ای که مهد تمدن “اینکاها” و “آزتک ها” بوده، قرن هاست که در معرض تهاجم و تحولات بزرگ بوده است.کشورهای این حوزه همواره شاهد کودتا، انقلاب، مبارزه با مهاجمان خارجی، جنگ های داخلی، جنگ های منطقه ای و … بوده اند.بی دلیل نیست که ادبیات، موسیقی و سینمای این منطقه نیز بشدت متاثر از تحولات و بی ثباتی های اجتماعی- سیاسی است. حکومت چکمه پوشان و نظامیان طی ادوار مختلف در آرژانتین، شیلی، برزیل، مکزیک، پاناما، نیکاراگوئه، ال سالوادور … و فشار و اختناقی که حکم فرما بود، باعث می شد تا ناگفتنی ها از مجاری داستان، ترانه، نقاشی یا فیلم بیان شود. آمریکای لاتین جزو مناطقی است که بیشترین مهاجران و تبعیدی ها را دارد. یکی از تبعیدی های نامدار در حوزه موسیقی، گروه فولکلور “اینتی ایلیمانی” (Inti Illimani) است. موسیقی اینتی ایلیمانی بخصوص در اوایل دوران انقلاب اسلامی، کاربرد زیادی داشت و بسیاری از ما هنوز هم ترانه هایشان را به یاد داریم. مثل سرود معروف En Pueblo Unido که برگردان فارسی آن (بر پا خیز، از جاکن، بنای کاخ دشمن) سالها در تلویزیون و رادیو پخش می شد یا موسیقی فیلم جنجالی حکومت نظامی (گوستا گاوراس) که میکیس تئوداراکیس ساخت و اینتی ایلیمانی نواخت . اما با این حال بسیاری از موسیقی دوستان از پیشینه، سابقه و فعالیت های این گروه بی اطلاع هستند.
اینتی ایلیمانی به زبان آیمارا (Aymara) – که گویش سرخپوستان ارتفاعات منطقه آند مرکزی است- به معنی خدای خورشید است. این گروه فولکلور – که در سال 1969 توسط 6 دانشجوی دانشگاه فنی و مهندسی سانتیاگو تشکیل شد – یکی از تاثیرگذارترین گروه های موسیقی آمریکای لاتین است و طی دهه های هفتاد و هشتاد میلادی، مبدل به نماد موسیقی انقلابی جهان شد. نقطه عطف در فعالیت این گروه به ظاهر معمولی، به 11 سپتامبر 1973 باز می گردد. روزی که کودتای نظامی در شیلی اتفاق افتاد و دولت مردمی و اصلاح طلب شیلی سرنگون و کاخ ریاست جمهوری لا مونه دا (La Moneda) با توپ و تانک ویران و رئیس جمهور منتخب مردم (سالوادور آلنده) به قتل رسید. خبر کودتا و قتل آلنده بسرعت در سرتاسر جهان پخش شد و به گوش اعضای جوان گروه اینتی ایلیمانی (که در آن زمان جهت اجرای کنسرت در ایتالیا به سر می بردند) نیز رسید. آنها که قرار بود در همان روز در سالن Tiburno در رم برنامه داشته باشند، با تصمیمی خلق الساعه، اجرای خود را به بزرگداشتی پرشور از سالوادور آلنده و روشن فکرانی که به زور سرنیزه در ورزشگاه شهر سانتیاگو زندانی یا اعدام شده بودند، تبدیل کردند. آنها صحنه را با تصویر بزرگی از سالوادور آلنده تزیین کردند و به اجرای آثار قهرمان ملی شیلی ویکتور خارا (Victor Jara) که فردای کودتا اعدام شد، پرداختند.
برنامه از تلویزیون ملی ایتالیا RAI نیز پخش می شد و سروصدا و هیاهوی زیادی براه انداخت. اینتی ایلیمانی به یکباره از یک گروه دانشجویی با استعداد، به نماد آزادی خواهان شیلی تبدیل شد. البته بلافاصله پس از کنسرت، حکم ممنوع الورودی شان به کشور نیز از سوی دولت آگوستینو پینوشه صادر شد و خانه آنها مورد تهاجم نیروهای امنیتی دولت قرار گرفت.
در آن دوران برزخی، اینتی ایلیمانی در چندین شهر ایتالیا کنسرت داد و با شرکت در فستیوال اتحاد (Festival de l’Unita) میلان، بعنوان میهمان ویژه، و با اجرا در حضور 30 هزار تماشاگر، به یکباره بر روی سکوی پرتاب قرار گرفت.
پیش از ظهور اینتی ایلیمانی، موسیقی منطقه آند نه تنها در ایتالیا بلکه در ممالک دیگر نیز چندان شناخته شده نبود. صدای خویه نا (Quena) – فلوت بومی سرخپوستان – و زامپونیا (Zampona) – یا همان Panpipe معروف آمریکای جنوبی- برای بسیاری غریبه بود. اما درخشش این گروه، رکورد فروش موسیقی آمریکای لاتین در اروپا را شکست.
اعضای اینتی ایلیمانی که به کمک افرادی خیرخواه، در آپارتمانی محقر در جنوب رم سکنا گزیده بودند، اقدام به ضبط مجدد آثارشان که طی سالهای 1969 و 1973 تولید شده بود، کردند (که نسخ اصل آنها هنگام هجوم نظامیان به خانه والدین و استودیوی ضبط شان در سانتیاگو کاملاٌ نابود شده بود). اینتی ایلیمانی در دورانی که هر گونه موسیقی فولکلور و اصیل در شیلی ممنوع شده بود و دولت پینوشه تنها اجازه انتشار و عرضه آثار به اصطلاح توریستی را صادر می کرد، بشدت مورد توجه جهانیان قرار گرفت.
هوراکیو سالیناس (Horacio Salinas) (مدیر گروه)، خورخه کولن (Jorge Coulon) ، هوراکیو دوران (Horacio Duran)، ماکس به رو (Max Berru)، خوزه سه وس (Jose Seves) و خوزه میگل کاموس (Jose Miguel Camus)، تقریباٌ همه سازها را می نوازند و آهنگسازی ها را مشترکاٌ انجام میدهند، اما مغزهای متفکرشان سالیناس و کولن هستند.
بدنه اصلی موسیقی اینتی ایلیمانی بر خویه نا، زامپونا و گیتار استوار بود اما طی سفرهای مختلفی که به سایر ممالک آمریکای جنوبی (از جمله کلمبیا، پرو و اکوادور) داشتند، رنگ آمیزی جدیدی را در موسیقی خود ایجاد کردند. ساز اکوادوری روندادورس (Rondadores) که نوع کوچکتری از زامپونا بود، کاخون (Cajon) (ساز پرکاشنی که در اروپا آنرا به موسیقی فلامنکو نسبت می دهند اما در اصل از پرو آمده است) و تیپل (Tiple) کلمبیایی را که از خانواده گیتار است ولی با ابعاد بسیار کوچکتر به ارکستر اضافه شد.
اینتی ایلیمانی علیرغم شهرت فراوانی که کسب کردند و همکاری های بسیار موفقی که با هنرمندان برجسته از جمله جان ویلیامز (John Williams) و پاکو پنیا (Paco Pena) داشتند (که به انتشار آلبوم به یاد ماندنی “تکه های یک رویا” (Fragments of a Dream) انجامید)، هیچگاه موطن خود را فراموش نکردند و آثار انقلابی جدیدی را تصنیف یا بازآفرینی می کردند. استفاده از اشعار نرودا (Neruda)، گوئین (Guillen) و نوزوآ (Nozoa) از شیلی یا بازآفرینی آثار ویکتور خارا، آنتاهوالپا (Antahualpa) یا ویوله تا پارا (Violetta Parra)، همواره در دستور کارشان قرار داشت. آنها در اجراهای زنده، هیچگاه پانچوی (Poncho) قرمزشان را که پوشش سنتی سرخپوستان آند است (و بتدریج تبدیل به سمبل این گروه شد) را از تن در نیاوردند.
اینتی ایلیمانی به چهار گوشه جهان مسافرت کرد و جوایز متعددی را بدست آورد اما شیلی کماکان نقطه ای دوردست و دست نیافتنی تلقی می شد. در اوایل دهه هشتاد و با ایجاد اولین روزنه های تغییر در شیلی (که پینوشه با فشار ممالک دیگر وادار به انجام آن شد)، اسم اینتی ایلیمانی دوباره سر زبانها افتاد و حتی برخی از آثارشان بطور رسمی در موطنشان منتشر گردید. در سال 1985 فستیوال موسیقی گاپولیکان (Gapolican) در شهر سانتیاگو در اقدامی جسورانه، از گروه دعوت کرد تا برای اجرای برنامه به شیلی آید. سالیناس بلافاصله استعلامی به سفارت شیلی در رم فرستاد تا جهت سفر گروه به کشور مجوز دریافت کند اما سفارت استعلام را بی جواب گذاشت. مارسلو کولن (پسر خورخه که به تازگی به گروه اضافه شده بود) با اصرار بی حد خود، گروه را راضی کرد تا خود به اتفاق خوزه سه- وس به شیلی سفر کنند تا ببینند چه اتفاقی می افتد. مارسلو از هوراکیو قول گرفت تا اگر بلایی سرشان نیامد، او باقی اعضاء را (علیرغم مخالفت جدی همسرانشان) راهی شیلی کند. خبر این سفر به سرعت در شیلی پیچید. البته طبق معمول دولت و وزارت فرهنگ پینوشه واکنش رسمی در این رابطه نشان ندادند. خوزه می گفت: “در طول سفر بشدت عصبی بودم و نمیدانسم چه سرنوشتی در انتظارمان بود. از یک طرف بیش از 10 سال بود که والدین و بستگانم و کشورم را ندیده بودم و شوق زیادی داشتم ولی از طرف دیگر مطمئن نبودم که آیا مجال دیدار فراهم خواهد شد یا یکراست به زندان خواهیم رفت؟” سرانجام هواپیما در خاک شیلی به زمین نشست. بر خلاف روال عادی، هواپیما نه به سمت ترمینال بلکه به طرف انتهای باند هدایت شد. فرودگاه مملو از دوستداران شیلیایی گروه بود که بی صبرانه منتظر ورود دو تن از اعضای آن بودند. هواپیما در انتهای باند توسط نفربرهای ارتشی و تفنگداران محاصره شد. تعدادی از مسافران در هماجا پیاده شدند و به هواپیما دستور ترک خاک شیلی داده شد و به بوئنوس آیرس رفت. کولن و سه وس در فرودگاه بوئنوس آیرس، در یک کنفرانس مطبوعاتی بسیار جنجالی که توسط هنرمند انقلابی و مشهور آرژانتین مرسده سوسا (Mercedes Sosa) ترتیب داده شده بود شرکت کردند. ماجرای ممانعت از ورود آنها در شیلی به سرتاسر جهان مخابره شد و سازمانها و نهادهای مختلف، دولت شیلی را به باد انتقاد گرفتند پس از این رویداد، بسیاری از شخصیت های تبعیدی شیلی تصمیم به انجام اقدامی مشابه گرفتند و جریان عجیبی از پروازهای مسافری حامل تبعیدی ها که در شیلی فرود آمده و مجدداٌ خاک کشور را به سمت آرژانتین ترک می کرد به راه افتاد. این ماجرا با فشار های بین المللی همراه شد و بالاخره پس از 3 سال نتیجه داد و دولت نظامی شیلی اجازه بازگشت ناراضیان به کشور را صادر کرد. تعداد زیادی از زندانیانی که تا آن موقع هنوز اعدام نشده بودند نیز آزاد گردیدند. اینتی ایلیمانی در گام نخست با حمایت هنرمندان پیشروی اروپا و آمریکا از جمله پیتر گابریل (Peter Gabriel)، دیوید بووی (David Bowie)، استینگ (Sting)، تریسی چاپمن (Tracey Chapman) و بروس اسپرینگ ستین (Bruce Springsteen) در آرژانتین به اجرای برنامه پرداخت و در تاریخ 18 سپتامبر 1988 ( پس از 15 سال) پا بر خاک کشورشان گذاشتند. شیلی عظیم ترین مراسم استقبال و تجمع خیابانی را در تاریخ خود تجربه کرد. گروه مستقیماٌ از فرودگاه راهی ورزشگاه معروف سانتیاگوی شیلی شد و بازگشت خود را نه در آغوش خانواده بلکه در آغوش هواداران خود با اجرای کنسرت جشن گرفت.
– مهمترین آثار منتشر شده :
– Viva Chile
– La nueva Cancion Chilena
– Canto de pueblos andinos
– Inti Illimani 4
– Cancion para matar a una culebra
– Imaginacion
– De Cantoy baille
– Fragments of a Dream
– Amar de Nuevo
– Leyenda
– Lejanian
– Arriesgare La Piel
– Andadas
– Etat de Siege
منبع: فرهنگ و آهنگ – شماره 5 – خرداد و تیر1384