اینترنت و کاهش فروش آلبومهای موسیقی
مینا آتشی
تأثیر تکنولوژی بر سلیقه شنیداری مخاطبان
پیشرفت تکنولوژی در دهههای اخیر بر روی تمامی مدیومهای هنری تأثیر مستقیم گذاشته و باعث فراز و فرود برخی از آنها شده است.
موسیقی نیز به عنوان یکی از هنرهای هفتگانه که همواره در مسیر حرکت با زمان است، هم به لحاظ تولید اثر و هم به لحاظ سلیقه شنیداری مخاطب تحت تأثیر تکنولوژی قرار میگیرد. در دهههای گذشته تبدیل رسانه نشر موسیقی از صفحه به نوار کاست، از نوار کاست به سی دی و از سی دی به دنیای اینترنت تأثیرهای زیادی بر سطح سلیقه شنیداری مخاطب گذاشته و مزایا و مشکلاتی را برای هنر موسیقی باعث گردیده است.
موسیقی پس از گذراندن دوران ضبط بر روی صفحه، از دهه 70 میلادی بر روی نوار کاست عرضه شد. انواع اولیه نوار کاست کیفیت ضبط پایینی داشت و گنجایش آن هم بالا نبود و دقایق کمتری را نسبت به نوارهای امروزی ضبط میکرد. به مرور کیفیت ضبط و ظرفیت هر نوار کاست افزایش یافت و یک نوار کاست توانست بیش از 60 دقیقه را با کیفیت مطلوبتری ضبط کند. معمولاً ضبط روی نوار کاست به طوری است که برای اولین ضبط میتوان کیفیت مطلوبتری را متصور شد و هرچه بر روی یک نوار پر شده دوباره ضبط شود، کیفیت شنیداری آن پایینتر میآید.
نوار کاست از همان بدو اختراع وارد ایران شد و در دهه 50 شمسی آثار موسیقی در ایران بر روی نوار کاست ضبط شد. طبیعتاً نوار کاست نیز مثل صفحه قابلیت کپی نداشت و به همین خاطر داشتن نوار کاست یک آلبوم موسیقی برای مخاطبان اتفاق خوبی محسوب میشد که همه نمیتوانستند از آن بهرهمند شوند. البته بعدها این امکان به وجود آمد که آلبومی را با یک دستگاه ضبط پخش کرده و با یک دستگاه دیگر ضبط کنند اما چون کیفیت شنیداری مطلوبی نداشت، مخاطبان موسیقی بیشتر به دنبال نوار کاست ارجینال آلبومهای موسیقی بودند.
فروش نوار کاست در دهه 70 به اوج خود رسید. در دهه 70 خیلی از آلبومهای سنتی و همینطور آلبومهای خوانندگان نسل اول پاپ به فروش چند صد هزار نسخهای رسیدند و بعضاً چند آلبوم نیز 2 میلیون یا حتی بیشتر از 2 میلیون نسخه نوار کاست به فروش رساندند. دلیل اصلی این فروش قابل توجه هم همان عدم وجود امکان کپی به کیفیت مطلوب بود که همه را مجاب به خرید نسخه ارجینال آلبوم خوانندگان پاپ و سنتی کشور میکرد.
نوار کاست محدودیتهای زیادی داشت و دارد اما این وسیله در کنار تمامی محدودیتهایش، برای موسیقی ایران امتیازهایی داشت که اکنون خیلیها حسرت برگشت به آن زمان را میخورند. در دهه 70 که نوار کاست در ایران اوج گرفت، تعداد خوانندگان شناخته شده کشور بسیار محدود بود و از هرج و مرج و آشفتهبازار موسیقی خبری نبود. در واقع در آن برهه زمانی تنها افرادی که گلچین شده بودند و موسیقیشان قابل قبول بود میتوانستند فعالیت کنند و از پس هزینههای جمعآوری یک آلبوم موسیقی بر بیایند و مورد حمایت شرکتهای پخش موسیقی قرار بگیرند. البته آن شرایط هم منتقدین خودش را داشت و خیلیها بر این باور بودند که باید فضا برای همه باز شود تا بتوانند فعالیت کنند که البته این اتفاق بعدها افتاد و نتیجه آن چندان مطلوب نشد. به هر حال وضعیت موسیقی در زمان اوجگیری نوار کاست به طوری بود که تعداد خوانندگان کشور کمتر از امروز بود اما هر کدام از آن خوانندهها طرفدار خودشان را داشتند و آثارشان به فروش میرسید.
در دهه 80 رفته رفته لوح فشرده (سی دی) جایگزین نوار کاست شد و آثار موسیقی با ضبط بر روی سی دی به دست علاقهمندان به موسیقی رسید. سی دی نسبت به نوار کاست از قابلیتهای بهتری برخوردار است. آثاری که بر روی سی دی ضبط میشوند، به مراتب کیفیت بالاتری از آثار ضبط شده بر روی نوار کاست دارند و به خروجی آثار نرمافزار نزدیکتر هستند. از طرفی یک لوح فشرده گنجایش بالاتری هم دارد، به طوریکه در یک DVD میتوان نزدیک به هزار قطعه موسیقی ضبط کرد، در حالی که این امکان برای یک سی دی نهایتاً تا 60،70 دقیقه مقدور است. البته این وسایل به لحاظ قرار گرفتن در معرض آسیب فیزیکی، هر دو تخریبپذیر هستند و ممکن است که با کمترین مراقبتی از بین بروند و یا در پخش صوتشان مشکل پیش بیاید.
جایگزینی سی دی به جای نوار کاست برای موسیقی دنیا چندان خطر به شمار نمیرفت اما برای موسیقی ایران یک خطر بزرگ بود چرا که در ایران خبری از کپیرایت نیست. از آنجایی که سی دی به نسبت نوار کاست قابلیت کپی کردنش بیشتر است و کپی آن هم به کیفیتی مطلوب صورت میگیرد، در دهه 80 فروش آلبومهای موسیقی به شدت کاهش پیدا کرد و اکنون پس از حدود یک دهه دیگر فروش آلبومی از یک میلیون نسخه بالاتر نرفته است. البته علت این اتفاق صرفاً جایگزینی سی دی به جای نوار کاست نبود و دنیای اینترنت نیز تأثیر زیادی بر روی این موضوع گذاشت اما کاهش فروش آلبومهای موسیقی بیشترین تأثیر را از کپی غیر قانونی آلبومها گرفت.
کاهش فروش آلبومهای موسیقی تنها تنبیه رایج شدن سی دی و اینترنت در کشور نبود و این دو رسانه به سلیقه شنیداری مخاطب هم جهت دادند. از اوایل دهه 80 به علت بازتر شدن فضای موسیقی و همچنین به وجود آمدن شرایطی برای عرضه آسانتر موسیقی از طریق سی دیهای قاچاق و یا وبسایتهای اینترنتی، تعداد خوانندگان کشور به یکباره به طرز عجیبی بالا رفت. البته بالا بودن تولیدات موسیقی و تعدد خوانندگان خوب برای موسیقی یک نعمت است اما این روند در کشور ما به درستی هدایت نشد و به شکل عجیبی باعث تغییر سلیقه در مخاطب گردید. گرچه این را هم میشود در نظر گرفت که خیلی از خوانندگان پاپ خوب امروز کشور از خوانندگان همان نسل دهه 80 هستند ولی در هر صورت در آن نسل خوانندگانی نیز مورد استقبال مردم قرار گرفتند که به لحاظ فنی کیفیت مطلوبی نداشتند.
حدود یک دهه پیش رایت سی دیهای Mp3 در کشور شایع شد که در هر کدام از این سی دیها در کنار چند قطعه از خوانندگان خوب کشور، آثار خوانندگان ضعیف و ناشناخته که هنر چندانی را عرضه نکرده بودند نیز قرار داده شد تا همان آثار سلیقه نوجوان و جوان آن روزها را تحت تأثیر خود قرار دهد. از طرفی در همان روزها دنیای اینترنت نیز یک تأثیر مشابه بر روی مخاطب گذاشت تا به یکباره ورق برگردد و خیلی از خوانندگانی که تا چند سال قبل از آن در حد یک سلبریتی محبوبیت داشتند، از محبوبیتشان کاسته شد و بعضاً هم به دست فراموشی سپرده شدند.
تغییر سلیقه و ذائقه مخاطب در دهه 80، صرفاً یک تغییر سلیقه منفی نبود و جنبههای مثبتی هم داشت. در واقع در آن سالها در کنار کاسته شدن توجه مخاطبان به موسیقی اصیل ایرانی، برخی از سبکهای ناشناخته جهانی نیز وارد کشور شد که یک اتفاق مثبت به شمار میرفت. البته تا کنون آثار ارائهشده در هیچ کدام از سبکهای وارد شده به ایران به سطح کیفی قابل قبولی نرسیده و این سبکها هنوز مهجور مانده و مخاطب پاپیولار پیدا نکردهاند اما همین که موسیقی روز دنیا نیز به شکل ایرانیزه شده در ایران اجرا میشود یک اتفاق مثبت است. با این حال، همچنان نمیشود تأثیر سوء اتفاقات دهه 80 بر روی مخاطبان موسیقی اصیل ایرانی را نادیده گرفت.
اتفاقات دهه 80 موسیقی باعث شد که توجه مخاطب به سمت موسیقی الکترونیک جلب شود و آثار آکوستیک که روح و نشاط در آنها دمیده با افت مخاطب همراه شوند. البته همچنان که شیوع سبکهای جدید و سبکهای بینالمللی در موسیقی کشور اتفاق بدی نیست، توجه به موسیقی الکترونیک هم نمیتواند اتفاق بدی باشد اما به دو شرط. نخست آنکه موسیقی الکترونیک، موسیقی آکوستیک را به انزوا نبرد و دوم آنکه موسیقی الکترونیک خوب تولید شود که معمولاً کمتر این اتفاق میافتد.
اکنون به واسطه همان موج جدیدی که در سالهای نچندان دور راه افتاد، تعداد خوانندگانی که صرفاً با صداهای آماده نرمافزارهای آهنگسازی و تنظیم موسیقی نظیر “اف ال استودیو” و “کیبویس” به تولید قطعات موسیقی میپردازند و در آثارشان روح ساز و موسیقی زنده دمیده نمیشود، رو به فزونی نهاده و خوانندگانی با کیفیت نه چندان مطلوب صدا و با تنظیم و آهنگهای بازاری محبوب میشوند که اصلاً اجازه دیده شدن موسیقی خوب را به مردم نمیدهند. تهدید اصلی این وضعیت شامل نوجوانی است که تازه میخواهند به موسیقی علاقهمند شوند و چیزی جز این آثار دمدستی به گوششان نمیرسد و در نتیجه گمان میکنند که موسیقی خوب همین موسیقیهایی است که در طول روز به گوششان میرسد، در حالیکه ابداً اینطور نیست.