موسیقی و اعتراض SAAZBUZZ

موسیقی و اعتراض

ای. لانگ سی. کی یر | برگردان: فردین علیخواه

مقدمه

موسیقی بخش مهمی از زندگی بیشتر جوانان است. طبق نظر میکل میزان ساعاتی که نوجوانان برای گوش کردن به موسیقی صرف می کنند تقریبا بیش از ساعاتی است که برای سال های مدرسه صرف شده است. آرنت اهمیت موسیقی برای نوجوانان را این گونه توصیف می کند:

 « برای آنان صرفا ترجیحی موسیقیائی مطرح نیست بلکه یک سرگرمی جدّی است که نگاه آنان را به جهان، عادتهای[خاص] خرج کردن، احوال، دوستی‌ها، تصورات آنان از اینکه چه چیزی و چه کسی قابل پسند است و امیدهای آنان برای آنچه که خواهند شد شکل می دهد».

رز موافق است که « … میزان توجه و معانی که جوانان صرف موسیقی می کنند هنوز هم در کنار هر نوع فعالیت سازمان یافته دیگری نظیر دین بی رقیب است». نوجوانان هویت شان را از طریق گزینش ژانرهای مختلف موسیقی شکل می دهند. اگرچه جوانان سبک های موسیقیایی دلخواه خودشان را دارند ولی انتخاب های آنان طبیعتا گذرا و متغیر است و بیانگر آن است که تجارب و ارزش ها در طول زمان تغییر می کند.

موسیقی دارای تنوعی از کارکردها برای نوجوانان است. روبرت و کریستنسان نشان می دهند که:

« … موسیقی می تواند تنش ها را کاهش دهد، نسبت به مشکلات راه گریز یا انحراف به وجود آورد، احساس تنهایی را تخفیف دهد، وقتی کار دیگری برای انجام نیست زمان را پر کند، زندگی را از کرختی در بیاورد، انجام کارهای روزمره و پست را آسان تر کند، سکوت آزاردهنده را پر کند، مایۀ گفتگو با دیگران شود، مهمانی ها را سرزنده کند، لغات جدیدی به ما یاد دهد، دیدگاههای سیاسی را شکل دهد و استفاده های بسیار دیگری برای شنوندگانش داشته باشد».

موسیقی می تواند به عنوان شکلی از « التیام معنوی» ایفای نقش کند. تحقیقات نشان می دهند که نوجوانان اغلب از موسیقی به عنوان شکلی از تجربه فرهنگی مشترک برای بیان ارزش های هنرمندانه، اجتماعی و سیاسی استفاده می کنند. نوجوانان از موسیقی عامه پسند برای بیان نارضایتی از واقعیت های سیاسی و اجتماعی ای که جامعه کلان آنرا دامن زده است استفاده می کنند.

ژانرهای موسیقی به مثابه ابزارهای اعتراض

بسیاری از سبک های موسیقی؛ از اپرا تا پانک برای شکل دهی به هویت های سیاسی بکار گرفته شده اند؛ ضمن اینکه خودشان از جریان های سیاسی و اجتماعی مختلفی حمایت کرده اند. برای مثال ریجای و فیلیپس استدلال می کنند که موسیقی در سراسر تاریخ برای بیان همه نگرش های سیاسی نظیر دموکراسی، آنارشیسم و نژادپرستی مورد استفاده قرار گرفته است. یانس و همکارانش معتقدند که جوانان از موسیقی به عنوان ابزاری برای بیان « موضوعات آزادی یا محتواهای سیاسی دیگر» استفاده می کنند. در منابع مختلف، ژانرهای موسیقی نظیر هیپ-هاپ، رپ، هوی متال و پانک به عنوان راهی برای بیان افکار اجتماعی و سیاسی جوانان مطرح شده است. در ادامه به بررسی هر کدام از ژانرهای موسیقی پرداخته می شود که برای بیان نارضایتی در جامعه مورد استفاده قرار گرفته اند.

هیپ-هاپ و رپ

هیپ-هاپ و رپ حدود دهه 1970 توسط سیاه پوستان شهری فقیر و برای بیان نارضایتی های آنان از فقر و فرصت های محدود در زندگی خلق شد. بنِت معتقد است که هیپ-هاپ و رپ برای بیان دغدغه هایی پیرامون مسائلی نظیر نژاد پرستی، فشارهای پلیس، حقوق مردم، بیکاری و ضدیت با سر تراشیده ها[1] در انگلیس و آلمان بکار رفت. [این ژانر] بعد از آنکه در دهه 1980 توسط رسانه ها به شهرت رسید، بیشتر مصرف کنندگان آثار هیپ-هاپ و رپ -هم در انگلیس و هم امریکا- جوانان سفید پوست بودند. سالیوان در تحقیقی در بین نوجوانان[ایالت های] غرب میانۀ امریکا نشان داد در حالی که بیشتر جوانان افریقا-امریکایی هم به موضوعات سیاسی مطرح در ترانه‌های رپ و هم به ضرب های قشنگ آن توجه دارند در مقابل بیشتر جوانان سفید پوست امریکایی فقط به صدای از نظر زیبائی شناختی خوشایند آن اهمیت داده اند. هم زمان سرمایه گذاران نیز به محبوبیت هیپ-هاپ و رپ توجه کردند و از آن به عنوان یک فرصت بازاریابی جدید برای ارتقاء آگاهی [از] مد در یک فرهنگ مبتنی بر مصرف گرایی استفاده کردند، از این رو زمینه آن فراهم شد تا جوانان سفید پوست حومه شهری نیز از سبک و مد مردمان [محلات] فقیرنشین را بدست آوردند بدون آنکه شرایط زندگی محقّر آنان را تجربه کنند. در منابع جریانی هم وجود دارد که که هیپ-هاپ و رپ را به رفتار منفی جوانان نظیر سرقت، نزاع، مصرف سیگار و مواد مخدر ربط می دهد. اما همچنین باید گفت که این گونه رفتارهای سرکش می تواند به مثابه شکلی از مقاومت در برابر واقعیت اجتماعی دیده شود.

راک و هوی متال

ژانر موسیقی ای که به طور گسترده تعریف شده و  به شکل وسیعی مورد بحث قرار گرفته است « راک اند رول» یا موسیقی راک است. در موسیقی راک اند رول زیر شاخه های زیادی نظیر پانک راک، آلترناتیو راک، کانتمپرری راک و آثار قدیمی وجود دارد. بعضی اوقات انواع متفاوت راک در قالب پاپ/ راک دسته بندی می شود. موسیقی راک به عنوان شکلی از بیان فرهنگی در نظر گرفته می شود که هم [امری] سیاسی و هم زیبائی شناختی است. برای مثال آیرمن و جیمسون موسیقی راک را به مثابه نشانه ” جستجوی انقلابی آزادی” دانسته اند.

دو ژانر موسیقی مرتبط با راک اند رول که به شکل جداگانه مورد بحث قرار گرفته اند پانک راک و هوی متال است. ویژگی پانک راک و در واقع فرهنگ پانک، ضد نظام حاکم بودن و نگرش های عصیانگرانه است. مک لون(2004) با بررسی چشم انداز پانک در ایرلند شمالی، موسیقی پانک را ابزاری برای جوانان جهت بیان نارضایتی شان از واقعیت های اجتماعی و سیاسی می داند. شانک استدلال می کند که ویژگی اصلی گروههای پانک راک در[شهر] آستینِ تگزاس، عصیان بر علیه هویت سنتی تگزاسی است که بر مردانگی و سلطه مرد تأکید می شود. بنابراین پانک راک و فرهنگ پانک عموما با عصیان بر علیه نگرش های سیاسی حاکم همراه بوده است.

هوی متال یکی دیگر از ژانرهایی است که در ارتباط با راک اند رول مورد بحث واقع شده است. همچون پانک راک، هیپ هاپ و رپ، موسیقی هوی متال نیز واکنشی سیاسی به ارزش های حاکم در جوامع غربی توصیف شده است. آرِنت دریافت که دلیل گوش کردن جوانان 14 تا 20 ساله غربی به ترانه های آهنگ های هوی متال، پیام های مربوط به « آگاهی اجتماعی» بود. هانسن در یک نمونه از دانش آموزان کالج امریکایی نشان دادند که شنوندگان هوی متال [اهل] خشونت و ضد اجتماعی بودند. تحقیقات در نقاط دیگر نشان می دهند جوانانی که به موسیقی هوی متال گوش می کنند در مقایسه با کسانی که شنونده این ژانر نیستند بیشتر به رفتارهای مخاطره آمیز و سرکشانه نظیر سرقت، نزاع، کشیدن سیگار و مصرف مواد مخدر و فرار از مدرسه وارد می شوند. نظیر موسیقی پانک، هوی متال هم به نگرش سیاسی ای اشاره دارد که ضد اقتدار است.

موسیقی ریو: تکنو، ترنس و هاوس

موسیقی تکنو، ترنس و هاوس بیشتر در پارتی های ریو و کلوب های شبانه نواخته می شوند؛ جایی که همه انواع سبک های موسیقیایی با هم ترکیب می شوند. اگر چه بیشتر منابع علمی، موسیقی ریو را عمدتا به عنوان یک مکانیسم فرار [از واقعیت]محسوب می کنند ولی برخی از نویسندگان در آن معانی سیاسی می یابند. برای مثال علاوه بر نگرش های پوچ انگارانه شرکت کنندگان آلمانی پارتی های ریو و نیاز آنها برای فرار از واقعیت های خشن زندگی روزمره، برگت و کروگر به پیام های سیاسی احتمالی صلح و دوستی [در این سبک] اشاره کرده اند. ویلسون بر اساس مصاحبه ها و مشاهداتی که در کشور کانادا با شرکت کنندگان پارتی های ریو داشت نشان داد که شرکت کنندگان فلسفه ای از جستجوی لذت از طریق موسیقی داشتند تا بدین طریق از ارزش هایی مرتبط با صلح، عشق، وحدت و احترام حمایت کنند. رایتولد به نگرش های ضد مصرف گرایی در بین مشارکت کنندگان در پارتی های ریو انگلیسی اشاره می کند هر چند از تمایل آنان به آرامش و فرار از امور روزمره با شرکت در مهمانی های رقص شبانه ریو و غوطه ور شدن در رویای امید و خوشبختی می گوید.  به طور خلاصه دامنه دلالت سیاسی در بین شرکت کنندگان پارتی های موسیقی روشن نیست.

موسیقی کلاسیک، اپرا و نمایش های موزیکال

به عقیدۀ ریجای و فیلیپس موسیقی کلاسیک دربردارنده مفاهیم سیاسی-جامعه شناختی روشنی نظیر طبقه، منزلت، قدرت، جنبش های توده ای، انقلاب، آزادی، ممارست، سازمان های منظم و نظایر اینهاست. آربلاستر نشان می دهد که بین سال های 1820 تا 1950 آهنگسازان موسیقی کلاسیک و اپرا چگونه از طریق گسترش احساس هویت ملی در مخاطبان، به شکل گیری فرهنگ و سیاست جهان مدرن کمک کردند. بوکینا توضیح می دهد که ُاپراها، در خلق خودشان از همه انواع افکار سیاسی تأثیر گرفتند. محققی با نام دِلیون با تحلیل ترانه ها و محتوای نمایش های موزیکال به این نتیجه رسید که نمایش های موزیکال تصویر جامعی از ایده های سیاسی و اجتماعی نشان می دهند. اینها بدان معناست که در موسیقی کلاسیک، اپرا و در نمایش های موزیکال، پیام های سیاسی ای وجود دارد که می تواند به حسی از عمل گرائی مدنی ارتباط یابد.

بلوز، جاز و فولک

بلوز، جاز و فولک شکل های دیگری از موسیقی با ریشه های سیاسی اند. در اوایل قرن بیستم سیاه پوستان امریکائی با انگیزه های سیاسی، بلوز و جاز را برای انعکاس نارضایتی شان از ارزش هایی که توسط فرهنگ مسلط استقرار یافته بود خلق کردند. یکی از اهداف مهم مک کی برای نگارش کتاب مهمی درباره جاز در بریتانیا، بحث درباره این موضوع بود که پذیرش جاز در بریتانیا به وسیله کسانی صورت گرفت که این نوع موسیقی را به مثابه ابزاری برای عمل گرائی اجتماعی و تغییر سیاسی بکار می بردند. اسما بیان می دارد که فرهنگ بلوز به نقد و به چالش کشیدن فرهنگ مسلط و اخلاقیات آن پرداخت و موسیقی بلوز یکی از ابزارهای تصریح هویت در یک جهانِ فاقد آزادی های سیاسی بود. استریت با استفاده از گلچینی از آثار موسیقی فولک امریکایی(مجموعه ای از آثار امریکایی از دهه های 1920 و 1930) به عنوان نمونه، بیان می دارد که برخی از ملودی های فولک های امریکایی یا درباره مسائل سیاسی است و یا هدف آنها تولید پیامی سیاسی بوده است.

موسیقی کانتری

موسیقی کانتری در دهه 1920 از جنوب امریکا ریشه گرفته است و بازنمایی روش زندگی روستائی و طبقه کارگر است. موسیقی کانتری با میهن پرستی و حفاظت از ارزش های مرسوم خانواده عجین بوده است. البته وان سیکل نشان داد که بین سال های 1960 تا 2000 ، فقط شش درصد از ترانه های آهنگ های شماره یک کانتری به مسائل سیاسی یا ایدئولوژیک اشاره کرده بودند و این بدان معناست که احتمالا موسیقی کانتری با عمل گرائی مدنی پیوندی ندارد.

[1]  خرده فرهنگی در بین جوانان که  که در دهه 1960 در انگلیس شکل گرفت و ریشه در طبقه کارگر انگلیس داشت. اینان از نظر سیاسی دیدگاههای متفاوتی داشتند. ولی معمولا رفتارهای خشن این خرده فرهنگ معروف است.

 مطالب این نوشتار از منبع زیر اخذ شده است:

Music preferences and civic activism of young people, Ambrose Leung and Cheryl Kier, Journal of Youth Studies, Vol. 11, No. 4, August 2008, 445_460

منبع: سایت انسانشناسی و فرهنگ

ارسال شده به تاریخ 21 تیر 1395
پیشنهاد سازباز SAAZBUZZ SUGGESTS