قدیمی ترین ساز بشر
درباره موسیقی آوازی
رامین صدیقی
شاید بتوان آواز را یکی از اثرگذارترین عناصر موسیقایی و شنیداری تلقی کرد. گرچه قدمت آواز از نظر تاریخی قابل تعیین نیست اما به هر حال، آدمی قرن هاست که به خاصیت و جذابیت صدای خود و تأثیری که در شنونده ایجاد می کند پی برده است. بنابراین می توان آواز را به عبارتی قدیمی ترین ساز بشری تلقی کرد.
ابتدایی ترین شکل های کاربردی آواز که همان ندا زدن، نقل اخبار، ابزار حفظ و انتقال تاریخچه و پیشینه ی خانواده، لالایی و … بود. به تدریج با خلاقیت و زیبایی شناختی غریزی انسان ترکیب و به کمک ادبیات و گفتار به یک هنر جدی مبدل شد. طی قرن ها این پدیده با پیشرفت و نوآوری های متعددی روبرو بوده و حالا به اوج خود رسیده است.
آوای انسانی به تنهایی آن قدر اثرگذار است که امروزه همانند زمان تولدش حتی بدون استفاده از متن و تنها به عنوان یک رنگ یا یک ساز نیز استفاده می شود. همانطور که ساده شدن در بسیاری هنرها به چشم می خورد (مانند چرخه ی حیات نقاشی از نقاشی ها یا حکاکی های غارنشینان تا اوج رئالیسم و حرکت به سمت اکنون در مینی مالیسم عصر حاضر که بازگشتی به تجربه ی ساده نگاری پیشینیان دارد)، آواز نیز چنین سیر تحولی را طی کرده است.
سابقه های کشف شده از ساده ترین نوع موسیقی آوازی، آواز تک آوایی (Monophonic) است که به قرن پنجم پیش از میلاد در یونان باز می گردد. در زمان پرستش نه رب النوع هنر و علم در یونان، موسیقی دارای هشت دستگاه بود که با مدهای مینور و ماژور امروزی تفاوت های زیادی داشت و آواز در آن نقشی کلیدی را ایفا می کرد. همچنین نخستین نشانه های مستند موسیقی و آوازی مسیحی (chants) مربوط به قرن پنجم میلادی در اروپا است که ملهم از موسیقی آوازی مونوفونیک یونانی و البته آوازهای مذهبی کلیمیان بوده است. اروپای آن دوران که پایان عصر امپراطوری روم در جهان را تجربه می کرد و به سالهای تاریک (Dark Ages) مشهور است تا قرنهای متمادی (اوایل سال 1400 میلادی) تحت سلطه ی کلیسای مسیحی در کلیه امور سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و قضایی قرار داشت روایت می شود که «پاپ گرگوری اول»(pope Gregory 1) پیشوای وقت مسیحیان، اولین کسی بود که برای قانونمندکردن موسیقی و ایجاد ساختار علمی برای آواز تلاش کرد. حاصل کار او بعدها به «آوازهای گرگوریین» (Gregorian chants) شهرت یافت. موسیقی آوازی مذهبی که تنها موسیقی مجاز و حلال تلقی می شد، بتدریج توسط تئوریسین های کلیسای «نوتردام» (Notre Dome) پاریس توسعه یافت. آنها با ایده ی ایجاد دو خط آوازی ملودیک و موازی (با فاصله های اکتاوی چهارم و پنجم) به نوعی موسیقی چندآوایی (polyphonic) دست یافتند که به «اورگانوم» (Organum) شهرت یافت.
اما جذابیت آواز باعث شد تا سرانجام این هنر بتدریج از سلطه ی انحصاری کلیسا درآمده و در بطن جامعه نیز توسعه پیدا کند. نخستین آوازهای مردمی و غیرمذهبی اروپا (secular chants) توسط «تروبادورها»ی (Troubadours) فرانسه پدید آمد. صدها متن آوازهای مردمی به جا مانده از آن دوران که عموماً مربوط به قرن 11 تا 13 میلادی است. حاوی مضامینی عاشقانه یا روایت های عامیانه زندگی هستند. در همان دوره بود که دنیا اولین نابغه ی بزرگ موسیقی خود یعنی «گییوم دوماشو» (Guillaume de machaut) را شناخت. نوآوری های ماشو در نهایت به شکل گیری موسیقی چند آوایی مردمی یا همان «شانسون» (chanson) در قرون 15 و 16 میلادی انجامید.
با از بین رفتن قبح آوازخوانی، نوشتن ابیات آوازی منظوم و ساده (verse) رونق بیشتری پیدا کرد که به سبک های مختلفی خوانده می شد. یکی از انواع آوازهایی که در آن دو و یا چند verse که از لحاظ متریک (قاعده و زمان بندی منظم خواندن آواز) کنتراست زیادی با هم داشتند، بصورت همزمان خوانده می شدند، مقبولیت پیدا کرد و به Motet شهرت یافت.
با آغاز دوره ی رنسانس در سال 1420 و شکوفایی فرهنگ و ادب و هنر در اروپا، موسیقی آوازی نیز بشدت متحول شد. فرم motet به فرم معروف «مادریگال» تغییر شکل داد. در مادریگال موسیقی برای اشعار منظوم تنظیم می شد و ارکستری متشکل از نوازندگان با همراهی خواننده به اجرای قطعات آوازی می پرداختند. با ورود به عصر باروک نمایش های درام یونانی بتدریج در اروپا به خصوص در ایتالیا مقبولیت یافت. اپرا و موسیقی های آوازی نمایشی نیز تکامل یافت و بستر مناسبی برای آهنگسازانی چون Peri, Caccini یا Monteverdi شد تا در این زمینه به نوآوری هایی در آواز روی آورند. به موازات آن سبک های گوناگونی از «تک-خوانی» (Solo)، «آوازهای مجلسی کانتاتا» (Cantata) هم خوانی های مذهبی «اوراتوریو» (Oratorio) توسعه پیدا کرد. آهنگسازان برجسته ای همچون «هایدن»، «موتسارت»، «روسینی»، «شوبرت»، «برامس» «مندلسون»، «واگتر»، «شومان»، «مالر» و… طی گذر دوران کلاسیک و رومانتیک نقاط عطفی را در زمینه ی موسیقی آوازی ایجاد کردند که ریشه های آن در موسیقی نئورومانتیک و بتدریج مدرن معاصر کماکان حضوری سنگین دارد.
فارغ از سبک های متفاوت در دوره های زمانی یا مناطق جغرافیایی مختلف (اعم از موسیقی متریک یا آزاد)، متون استفاده شده در موسیقی آوازی به چند دسته ی اصلی قابل تقسیم هستند. البته طی دهه های اخیر، برخی عبارات و تعریف ها با کاربرد و یا تفسیرهای مختلف به شکل های متفاوتی مصطلح شدند (مثل عبارت ترانه که امروزه به نوعی موسیقی آوازی نیز تلقی می شود در حالی که ترانه در واقع یکی از انواع متون موسیقی آوازی نیز محسوب می شد) اما آواز (Song یا Lied) به معنی موسیقی آوازی متداول است که دارای متن مشخصی است و متون آن به طور کلی به سه دسته طبقه بندی می شوند:
– جملات و ابیات ساده ی منظوم و موجز (verse) ( از قبیل متون انجیل، جملات مذهبی مثل kyrie eleison که به صورت تکراری ادا می شدند یا حتی لالایی، عبارات ساده ی عاشقانه و … تا بسیاری از متون معاصر استفاده شده در موسیقی امروزی)
– اشعار (Poems) یا متون منظومی که در اصل برای اجرای موزیکال نوشته نشده اند اما برای موسیقی آوازی مورد استفاده قرار می گیرند. در بسیاری از موارد نیز به خاطر حفظ ساختاری موسیقایی اثر، برداشت هایی از اشعار منظوم (Adaptations) جهت تنظیم استفاده می شود که ضمن وفاداری به اصل شعر، دارای تغییراتی در مصرع بندی یا حتی برخی کلمات بود (مثل Ode to joy) در سمفونی 9 بتهوون اثر شیللر (Schiller)، اشعار شعرای مختلف در اپرا، اشعار کلاسیک مورد استفاده در موسیقی های سنتی همانند بسیاری از آثار آوازی موسیقی کشور خودمان که از اشعار کلاسیک همچون حافظ و مولانا یا اشعار معاصر مثل فروغ فرخزاد یا سهراب سپهری استفاده می شود تا اشعار «ادگار آلن پو» (Edgar Allen Poe) در آثار راک معاصر).
– متون منظوم و غیرمنظوم سروده شده برای آواز (Lyric). موزیکال ترین نوع متون آوازی که به طور مشخص برای موسیقی آوازی نوشته می شوند همان Lyrics هستند که از کلمه ی lyra یا همان چنگ یونانی گرفته شده است و به معنی قابل اجرا با چنگ است. (از سروده های «آنری می لاک» (Henri meihac) برای «اپرای کارمن» گرفته تا بسیاری از آثار معاصر موسیقی راک یا پاپ)
بی شک آواز یکی از مهم ترین و کاربردی ترین عناصر موسیقایی جهت بیان مفهوم و احساسات به مخاطب بوده و هست و در تمامی سبک ها و انواع موسیقی نقش مهمی داشته و دارد. با توجه به نقش انکارناپذیر آواز (چه بصورت ناقل پیام در موسیقی و چه صرفاً به عنوان یک ساز) و بحث های بسیار متنوعی که در زمینه ی متون آوازی مطرح است. بررسی این نوع موسیقی از زوایای متفاوت بحثی جذاب به نظر می آید.
منبع: مجله فرهنگ و آهنگ – شماره4 – اردیبهشت 1384