سازی سه سیمه با قدرت یک سمفونی
بزرگداشت استاد الهی، نوازنده ی تنبور، در موزه ی متروپولیتن نیویورک
برگردان: امیرحسین صادقیان
این مقاله به تاریخ ۲۹ آگوست ۲۰۱۴( ۷ شهریور ۱۳۹۳) به مناسبت برگزاری نمایشگاهی از آثار استاد الهی و هم چنین کنسرت ها و سمینار هایی برای شناخت فلسفه و موسیقی اش در موزه متروپولیتن نیویورک، در سایت نیویورک تایمز منتشر شده و نسخه ی چاپی آن هم در تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۱۴ در این نشریه چاپ شده است.
معمولا عرفا زندگی خود را در گسترهی جامعه آغاز میکنند و سپس به تدریج به انزوا میگرایند. اما استاد الهی (۱۸۹۵-۱۹۷۴) فیلسوف و موسیقیدان، مسیری دقیقا برعکس این را طی کرد.
او دوران جوانی را در انزوا و در کنار عرفایی چون پدرش صرف روزه و ریاضت، ذکر و دعا و در عین حال کامل کردن مهارتش در نواختن تنبور-سازی شبیه عود با دستهی بلند- کرد. سپس به تهران رفت، قاضی شد و با نفوذی که داشت به تغییر نظام قضایی ایران کمک کرد.
الهی هم چنین بر هنر تنبور- سازی که از۵۰۰۰ سال پیش به شکل های گوناگون وجود داشته – تاثیرات زیادی گذاشت. این ساز از حدود هفت قرن پیش، یعنی هنگامی که توسط کردهای اهل حق به کار گرفته شد، جنبه ای مقدس نیز به خود گرفت.
قطعات به جا مانده از تنبورنوازی الهی به طرز شگفت انگیزی مدرن و ناهنجار، و در عین حال به شدت تاثیر گذار و زیبا هستند. صدای ساز او چنان با الگوهای ریتمی پیچیده آمیخته شده و آواهای موجود در آن چنان غنی و قوی هستند، که شنونده گمان میبرد چند ساز دارند همزمان با هم نواخته میشوند.
آثار او در موزه هنر متروپولیتن در نیویورک، در جریان بزرگداشتی تحت عنوان «عود مقدس، هنر استاد الهی» به نمایش در آمدند. هم چنین پسرش شاهرخ الهی کنسرتی تلفیقی از موسیقی شرق و غرب در این موزه برگزار کرد که در آن تنبور و کنترباس نواخته میشدند.
الهی اما هیچ گاه برای عموم ساز نزد، و تقاضاهای متعدد نواختن در رادیو و سالن های کنسرت را رد کرد. او تا آخر عمر جمع های دوستانه و صمیمی معنوی را برای نواختن ترجیح میداد.
در حالی که به عنوان قاضی مشغول به کار بود، بار ها در محافل کوچک خصوصی برای حضار ایرانی و خارجی اجرا کرد. با این حال در آن زمان تنبور با وجود قدمت چندین هزارساله اش، بیرون از این اجتماعات محدود شهری و حلقه های عرفانی در روستاها، بسیار ناشناخته بود.
امیر وهاب، نوازنده ی تنبور مقیم نیویورک میگوید وقتی در سال ۱۹۷۴(۱۳۵۳) در مسابقه ی ملی موسیقی ایران شرکت کرد، متوجه شد که هیچ کدام از داوران تا آن روز تنبور ندیده بودند. او سال ها نمیتوانست برای سازش جعبه پیدا کند و مجبور بود آن را در جعبه ی متکا قرار دهد.
آقای وهاب، که چندین ساز مینوازد، یک بار درخواست نواختن در میان عموم را رد کرده است (البته حالا دیگر از این کار امتناع نمی ورزد). او میگوید: «[این ساز] بسیار شخصی و بسیار مقدس است. من هنوز هم از نواختن [تنبور] در جاهایی که در شان آن نیست خودداری میکنم.»
«بنا بر عقیده ی بنده ی حقیر و مولانا،» اشاره میکند به شاعر و عارف ایرانی قرن سیزدهم میلادی(هفتم هجری)، « حیف است که پیش کر زنی تنبوری، یا یوسف همخانه کنی با کوری.»
او میگوید که یکی از دلایل اقبال دوباره به تنبور در ایران صدای مسحور کننده ی آن هنگام مضراب زدن است؛ و اشاره ای به این رباعی از مولانا میکند:
تنبور چو تن تن برآرد به نوا، زنجیر در آن شود دل بی سر و پا
زیرا که نهان در زهش آواز کسی، می گوید او که جسته همراه بیا
الهی الگوی ساز زدن ویژه ی خود را ابداع کرد. وی امکانات تنبور را هم از جنبه ی لحن و محتوا و هم از جنبه ی ضربی توسعه داد. به گفتهی وهاب «[صدای ساز او] شبیه درامی میماند که نت داشته باشد.»
در میان سازهای شرقی که اکثرا ریز پرده دارند، تنبور یک استثنا است چرا که از گام های کروماتیک (با فاصله ی نیم پرده) در آن استفاده شده است.
در موزه تعدادی از متعلقات و آثار مختلف به جا مانده از الهی از جمله سازهای مختلف زهی و بادی، خوشنویسی ها، دفترهای نت، و نشان قضاوتش به نمایش گذاشته شده اند.
در این مجموعه ملاقهی کوچک تزئین شده ای هم وجود دارد که تبدیل به ساز شده و او در زمان کودکی- که دستانش هنوز برای نواختن سازهای بزرگترها کوچک بوده- با آن مینواخته است.
الهی که در روستایی کردنشین در غرب ایران(کرمانشاه) به دنیا آمده بود، تحت تعلیمات پدرش حاج نعمت الله که خود عارف و نوازنده ای مشهور بود قرار گرفت. او هم چنین از موسیقی دانان آسیای مرکزی، پاکستان، هند و ترکیه که نزد پدرش آموزش میدیدند تاثیر گرفت، ظرافت های زیبایی شناسانه در نوازندگی آنان را آموخت و در موسیقی خودش آن ها را ترکیب و به شیوه ی خود ارائه کرد. وقتی نه سالش بود، استاد تنبور شده بود.
از نوع آوریهای استاد الهی در تنبور میتوان به استفاده از هر ۵ انگشت به جای ۴ انگشت در هر دو دست اشاره کرد، و ابداع تکنیکی که در آن همه ی انگشتان دست راست بر روی سیم ها میغلطند. او سیم سوم را به تنبور اضافه کرد و در اندازه و دیگر جزئیات آن تغییراتی داد تا بتواند ضرب های آکوستیکی تولید کند.
نتیجهی این تغییرات، به همراه تزیینات تکنیکی و بداهه نوازی های استادانه اش، یک موسیقی غنی از صدا و پر از بافت بود. او هم چنین سازی ۵ سیمه طراحی کرد که ترکیبی است از سه تار(یک عود ایرانی) و تنبور.
در طول زندگی اش، الهی مجموعه ای بالغ بر ۷۵ ردیف و ژانر موسیقایی مختلف و حدود ۱۰۰ تصنیف ساخت که اساس بداهه نوازی هایش را تشکلیل میدهند.
همزمان با نمایشگاه، موزه متروپولیتن یک سی دی منتخب از آثار او را نیز منتشر کرد که حاوی قطعاتی ضبط شده از اجراهای خصوصی اش در دهه های ۶۰ و ۷۰ میلادی(۴۰ و ۵۰ شمسی) در ایران بود.
«موسیقی الهی حقیقتا برای مراقبه و تجربه ای ماورایی است.»
این را کنت مور می گوید؛ مسئول بخش سازهای موسیقی در متروپولیتن.
« از جنبه ی موسیقایی، عادت کردن به آن کمی طول میکشد. اما من هرچه بیشتر به آن گوش میکنم، بیشتر متوجه تغییرات ظریف ریتمیک و آهنگینش میشوم؛ [تغییراتی] که برخی اوقات بسیار لطیف و در عین حال ناگهانی هستند.»
از نظر ابراهیم الهی، نوهی استاد الهی و جراح مقیم منهتن که نوازنده ی تنبور هم هست، «موسیقی وسیله ای است که با آن شما معنای زندگی و سرمنزل مقصودتان را جستجو میکنید؛ و نوعی نوستالژی است برای رسیدن به شرایطی والاتر و نگرشی درونیتر به خود.»
به گفته ی او «این[دیدگاه عرفانی به موسیقی] دیدگاهی سنتی نیست،» و «عرفان حقیقی زنده است و میتواند به نیاز های مردم پاسخ گوید.»
منبع: نیویورک تایمز