با موسیقی طعم لحظه را می چشیم
مصاحبهی روزنامهی فیگارو با وودی آلن
(Olivier Nuk) اولیویه نوک
برگردان لیلا غروی
آمریکایی ِ محبوب فرانسویان، به همراه گروه جازش – گروه نیو اورلین(1)- در جاده های جنوب فرانسه کلارینت می نوازد. این مصاحبه به بهانه ی فیلم برداری آخرین اثر این کارگردان نیویورکی ٬ که درجنوب فرانسه در حال انجام است٬ به علاقه ی شورانگیز او به موسیقی جاز می پردازد.
فیگارو : فعالیت های شما در زمینه ی موسیقی برای شما چه مفهوم و جایگاهی دارند؟
وودی آلن : یک لذت ساده. من خودم را همچون یک تنیس باز ِ روزهای تعطیل می دانم. با آن که آگاهم که هرگز به کیفیت بالایی دست نخواهم یافت اما این فعالیت لذت بی حدی را برایم ایجاد می کند.
فیگارو : رابطه ی خودتان را با سازتان ٬ کلارینت ٬ چگونه توصیف می کنید؟
وودی آلن : من هر کجا که باشم ٬ تمرین روزانه ام را انجام می دهم. یک نوازنده ٬ حتی به بدی ِ من ٬ باید مدام تمرین کند. من بلد نیستم نت بخوانم و گوش ِ قوی هم ندارم. تنها سرمایه ی من عشق بی حدم به موسیقی جاز است. همان طور که کسانی خود را با بازی پوکر سرگرم می کنند ٬ من با نواختن کلارینت در خانه ام به خودم خوش می گذرانم. چهل سال پیش با نواختن در کافه ٬ عرضه ی موسیقی را به عموم آغاز کردم. مدتی بعد دوستی به من پیشنهاد داد که اجرای مان را به شکل تور در جاده های زیبای اروپا دنبال کنیم. امروز من به همراه ارکسترم ٬ تلاش می کنیم تا نوای واقعی نیو اورلین را تولید کنیم.
فیگارو : شما نقش خود را روی صحنه چگونه اجرا می کنید؟
وودی الن: روی صندلی ام می نشینم و قطعات را برای مخاطبینِ دقیق و شاد، اجرا می کنم. کار پیچیده ای نیست. زحمت این کار بسیار کم تر از ساختن یک فیلم است! در سینما ٬ به طور مدام در پی زمان می دویم. در موسیقی طعم لحظه را می چشیم. با آن که سطح کار من بسیار پایین تر از همراهانم می باشد اما اعضای ارکستر با فروتنی شان همانند یک نوازنده ی معمولی با من رفتار می کنند.
فیگارو: مخاطبین شما در جستجوی چه چیز برای شنیدن اجرای شما می آیند؟
وودی آلن : مردم بسیار صبور هستند. احتمالن ایشان فیلم های من را دوست دارند و به کنسرت می آیند تا از نزدیک من را ببینند. موسیقی ای که ما اجرا می کنیم موسیقی ِ قابل دسترسی است که با ملودی های آسان ساخته شده است. اگر ما قطعاتی از اورنت کلمن(2) ٬ سسیل تیلور(3) یا جان کولترین (4) اجرا می کردیم ٬ جذب مخاطب دوچندان مشکل می شد.
فیگارو: آشنایی شما با جاز چطور اتفاق افتاد؟
وودی آلن: من زمانی در بروکلین بزرگ شدم که رادیو زندگی همه ی خانوار های آمریکایی را به شدت تحت تاثیر قرار می داد. ما در آن دوران تمام وقت خود را با شنیدن اخبار و موسیقی که از رادیو پخش می شد ٬ می گذراندیم. این رادیو قطعاتی از هنرمندانی چون گلن میلر(5) ٬ بنی گودمن(6) ٬ فرانک سیناترا(7) ٬ لویی آرمسترانگ(8) و بیلی هالیدی(9) را مدام پخش می کرد.
فیگارو : چه چیز به طور خاص در موسیقی جاز نیو اورلین برای شما جذابیت ایجاد می کند؟
وودی آلن: در سال ۱۹۵۰ من اجرای ضبط شده ی کنسرتی از سیدنی بِشِت(10) در آنتیب(11) را شنیدم. پس از شنیدن این اجرا ٬ با تعصب این موسیقی را دنبال کردم و دلبسته ی آن شدم و تا جایی که امکان داشت به کنسرت های متعدد رفتم.
فیگارو: سیدنی بِشِت هم درست مثل شما مورد ستایش مردم فرانسه بود!.
وودی آلن: هنرمندان آمریکایی همیشه قبل از آن که در آمریکا مورد توجه عموم قرار بگیرند ٬ در فرانسه شناخته می شوند. کسانی مثل اورسون ولز(12) ٬ ادگار آلن پو(13) یا ویلیام فاکنر(14)که درزمان حیاتشان در آمریکا به سختی امرار معاش می کردند ٬ در همان دوران در فرانسه مخاطبین زیادی داشتند و حتی مشهور بودند. مردم فرانسه همیشه نسبت به من بسیار مهربان و وفادار بودند. در حالی که در آمریکا ٬ طرف داران من تنها به ساکنین شهرهای دانشگاهی محدود می شوند و در سایر شهرها با فیلم های من مانند محصولات اروپایی برخورد می شود.
فیگارو: شما در تولید موسیقی فیلم هایتان هم درگیر هستید. این به چه علت است؟
وودی آلن: من مسولیت بخش موسیقی فیلم هایم را به عهده می گیرم چون لذت بخش ترین بخش کار برای من همان است. برای انجام این کار با حوصله مجموعه ی سی دی های شخصی ام را بررسی می کنم : جاز ٬ موسیقی کلاسیک ٬ کول پورتر(15) ٬ گرشوین(16). تمام این کار ها را با دقت بسیار زیادی انجام می دهم. در فیلم آخرم که در حال حاضر مشغول به ساخت آن هستم بخش مهمی از موسیقی متن را بلوز تشکیل می دهد: کینگ اولیور(17) ٬ آرمسترانگ و بِشِت.
فیگارو: آیا تا به حال موسیقی ساخته اید؟
وودی آلن: من استعداد انجام چنین کاری را ندارم. هارمونی و تیوری موسیقی را هم نمی شناسم. هنگامی که در خانه هستم قطعات موسیقی مورد علاقه ام را انتخاب می کنم و با آن ها هم نوازی می کنم.
فیگارو: آیا موزیسین های زیادی را از نزدیک می شناسید؟
وودی آلن : در سال های ۱۹۶۰ ٬ هنگامی که هنوز در فضاهای عمومی می نواختم ٬ فرصت استثنایی شرکت در کنسرت کسانی مثل مایلز دیویس(18) ٬ جان کولترین(19) یا تلونیوس مونک(20) و مشارکت روی صحنه با آن ها را داشتم. اما هرگز به هیچ یک از این هنرمندان نزدیک نشدم. من تا کنون ۴۵ فیلم ساخته ام و در مجموع خودم را شخصیتی اجتماعی نمی بینم. علاوه بر این ها باید تمرین نواختن کلارینت را هم هر روز انجام دهم. همه ی این ها دلیلی است که در طول زندگی ام دوستان زیادی نداشته ام. اما موزیسین هایی که با آن ها می نوازم( در حال حاضر) بسیار شوخ طبع هستند. من همیشه روی شوخ طبعی آن ها حساب می کنم تا بتوانم خودم را مسخره کنم . البته تمسخری دوستانه!
منبع : روزنامه ی فیگارو 19 جولای 2013
این مطلب برای سایت سازباز ترجمه شده است و استفاده از آن با ذکر منبع آزاد میباشد.
1-New Orleans
2-Ornette Coleman
3-Cecile Taylor
4-John Coltrane
5- Glenn Miller
6-Benny Goodman
7-Frank Sinatra
8-Louis Armstrong
9-Billie Holiday
10-Sidney Bechet
11-Antibes
12-Orson Welles
13-Edgar Allen Poe
14-William Faulkner
15-Cole Porter
16-Gershwin
17-King Oiver
18-Miles Davis
19-John Coltrane
20-Thelonious Monk