یاغی معصوم
نگاهی به زندگی و تاثیرگذاری کارل هاینتس اشتوکهازون (1)
مهرداد غلامی
اشاره:« کارل هاینتس اشتوکهاوزن »( Karlheinz Stockhausen – متولد 22 آگوست 1928، کلن) آهنگساز آلمانی و رهبری برای آهنگسازان هم نسلش، از اصلی ترین افراد آوانگارد و پیشرو در سال 1945 بود. اشتوکهاوزن مبتکری خستگی ناپذیر، معلمی اثرگذار و تعریف کنندهی بخش عظیمی از آهنگسازی به شیوهی سریالیسم، همچنین از پیشروان موسیقی الکترونیک بود. اپرای عظیم هفت قسمتی او، «لیشت»، از جاه طلبانه ترین پروژه های انجام شده توسط آهنگسازان بزرگ است.
پدر اشتوکهاوزن معلم مدرسه ای روستایی و طرفدار غیر حرفه ای تئاتر بود. مادر وی که استعداد کمی نیز در خوانندگی داشت در سال 1933 به آسایشگاه بیماران روانی رفت و در در سال 1942 از دنیا رفت. (یا به عنوان «سربار جامعه» کشته شد). در همان سال اشتوکهاوزن به مرکز تربیت معلم «ژانتن» (Xanten) فرستاده شد. از آنجا به «بدبورگ»، در پشت خط مقدم جبهه رفت و کار خود را در بیمارستان نظامی شروع کرد. در سال 1945 پدرش در جهبه های مجارستان کشته شد و اشتو کهاوزن پس از جنگ به کلن بازگشت و در کنار بستگانش به مزرعهداری مشغول شد. پس از یک سال در 1947 در مدرسهی موسیقی کلن نامنویسی کرد و به سال 1951 از آنجا فارغالتحصیل شد. در این سالها، همزمان با فراگیری پیانو نزد «هانس اوتو اشمیت»، از «فرانک مارتین» درسهای آهنگسازی را نیز فرا گرفت. وی دورهای نیز به نویسندگی پرداخت و حتی نامههای تشویقآمیزی هم از «هرمان هسه» دریافت کرد. در همان زمان به نوازندگی در بارها و کلوپها پرداخت و به علاوه، به عنوان آکومپانیست (بیشتر بداهه نواز) در «آدریون جادوگر» کار کرد. در آگوست 1951، بنا بر پیشنهاد «هربرت ایمیرت» برای گذراندن دورهی آهنگسازی موسیقی مدرن به «دارمشتات» رفت. در این دوره با «کارل گووائر»، از شاگردان قدیمی «اولیویه مسیان»، آشنا شد. اشتو کهاوزن یک مومان از سونات پیانوی گووائر را در سمینار آهنگسازی بر پا شده توسط «آدورنو» (نمایندهی «شوئنبرگ» در دورهی بیماری) اجرا کرد و از آن اثر در مقابل انتقادات آدورنو دفاع کرد. تاثیر عمیق دیگر در دورهی تابستانی، پس از شنیدن قطعهی «Mode de valuers et d’intensites» روی اشتوکهاوزن شکل گرفت. در ژانویه 1952، مدت کوتاهی پس از ازدواجش با «دوریس آندره» یکی از دانشجویان مدرسهی موسیقی کلن، به پاریس سفر کرد تا مطالعاتش را در کنار مسیان ادامه دهد. (همچنین او علی رغم میل باطنی اش، در کلاسهای «داریوش میلوهم» شرکت کرد.) اشتو کهاوزن در سفر پاریس، با «پیربولز» ملاقات کرد. کسی که به او آوانگارد پاریسی را معرفی کرد. فرد دیگر، «پیر شفر» بود که اشتو کهاوزن تحت تاثیر دیدار با او در استودیوی موسیقی کانکریت، اولین اثر کانکریتش را با نام «اتودکانکریت» ساخت. در مارس 1953 به کلن بازگشت و در استودیوی تازه تاسیس موسیقی الکترونیک، واقع در شمال غربی آلمان، که توسط هربرت ایمیرت اداره میشد مشغول به کار شد. اشتو کهاوزن در پی بورسی که رادیو به او اعطا کرد، برای تحقیقات در مورد آواها و تئوری ارتباطات نزد «ورنر مهیراپلر» به دانشگاه بن رفت. این مطالعات، اگر چه ناتمام ماند ولی تاثیر عمیقی روی آثارش در اواسط دههی 1950 گذاشت. او از ورنر مه یر، به عنوان بهترین معلمش یاد می کند. در 1953، او به همراه بولز و «لوئیچی نونو» به عنوان رهبران شیوهی نوپای «سریال – آوانگارد» تلقی میشوند. تئوریها و عقاید اشتوکهوزن روی آهنگسازان جوان علاقهمند به موسیقی الکترونیک تاثیر عمیقی گذاشت. چند سال بعد، اشتوکهاوزن به نمادی آوانگارد در کلن تبدیل شد. این سبک علاوه بر اشتوکهاوزن مورد پیروی اشخاصی همچون «گوتفرید کونیگ» و «فرانکو اوانجلیستی» به عنوان آهنگساز، «هانس جی هلمز» به عنوان شاعر، «هانس کلاوزمتزر» به عنوان متفکر و فیلسوف و بعدها نوازندگانی چون «جون پایک»، «کاگل» و «لیگتی»، قرار گرفت. از سال 1956 اشتوکهاوزن به طور منظم در ترمهای تابستانی دارمشتات تدریس کرد. در اثر این تلاشها گروه «رادیکال» که تا قبل از آن در حاشیهی دوره بود و توجه کمی به آن می شد به سرعت مرکز توجه واقع شد. در اواخر دههی 1950، دارمشتات به جامعهی آوانگارد اروپا معرفی شد و اشتوکهاوزن رهبر اصلی آن نام گرفت. با دعوت او از «جان کیج» و تقاضای وی برای ارایهی مقاله از طرف کیج شکاف بزرگی بین او، نونو و بولز ایجاد شد. علاقهی (و نه هواخواهی و تبعیت) اشتوکهاوزن به آثار الهام گرفتهی کیج از فرهنگ روستایی در سال 1958 موجب آشنایی او با نقاشی به نام «ماری برمیستر» شد که این آشنایی به ازدواج دوم او انجامید. سفر او به آمریکا و ارایهی مقالهای مفصل در آن کشور، اولین درخشش اشتو کهاوزن در جایی غیر از اروپا بود و در همان زمان اولین تجربهی تاثیر گرفته از فرهنگ غیر اروپایی (اگر چه باز هم غربی بود) شکل گرفت.برای ساختن قطعهی «کاره» (Carre) برای کر و ارکستر، «کرنلیوس کاردیو» آهنگساز انگلیسی را به دستیاری انتخاب کرد.دستیاران بعدی اش «هاودیویس» و «تیم ساوستمر» بودند. در اوایل دههی شصت آثار اشتو کهاوزن به کرات اجرا شدند و موفقیت های او به عنوان اولین آهنگساز آوانگاردی که راهش را از دارمشتات ادامه داده بود، تثبیت شد. در سال 1964 همسرش دوریس اشتو کهاوزن در دهکدهی کورتن واقع در سی کیلومتری شمال شرقی کلن، زمینی برایش خرید و اشتو کهاوزن خانه ای با طراحی مخصوص خودش در آنجا ساخت که از آن به بعد مرکز فعالیتهای او واقع شد.
از سال 1963 تا 1968، در جست و جوی راهی برای ارتقای مدلهای به دست آمده در دارمشتات، او کلاسهای آهنگسازی اش را به سمت دورهی موسیقی مدرن کولزی که توسط «هوگو ولفرام اشمیت» اداره میشد هدایت کرد. در این مدت اشتوکهاوزن، آنسامبلی شامل نوازندگان با تجربه مثل «آلوی کنتارسکی» و «آلفرد آلینگر» و آهنگسازان جوانی مثل «یوهان فریش» و بعدها «رولف لگهار»، بنیان نهاد. در اواخر دههی شصت اشتوکهاوزن به همراه گروهش به سراسر دنیا سفر کرد و اغلب اجراهایش در اماکن غیر معمول به خصوص فضاهای باز صورت گرفت. از این مکانها می توان اعماق غارهای «جیتا» در لبنان را نام برد.
اوج این اجراها در سال 1970 و طی نمایشگاهی در اوزاکای ژاپن بود. جایی که اشتو کهاوزن و گروهش به مدت شش ماه در پاویون گوی مانند مخصوص آلمان موسیقی اجرا کردند. این پاویون دیدگاه اشتو کهاوزن را در مورد محل مناسب اجرای موسیقی مدرن نشان می داد. پس از اوزاکا، آهنگسازان جوانتر گروه (فریش، لگهار، دیوید جانسون) از گروه کنارهگیری کردند و به کار در استودیوهای خودشان مشغول شدند. «پیتراوتوس» به همراه «یواخیم کربست» و «تیم ساوستر» (دستیاران اشتو کهاوزن) جانشین نفرات قبلی شدند. اما از این برهه به بعد، اغلب آثار اشتوکهاوزن همراه نت نویسیهای دقیق ارکسترال شد، همچنین قدری از فعالیت گروه کاسته شد. در اواخر دههی شصت اشتوکهاوزن که اعتباری جهانی کسب کرده بود، هم زمان در حال خروج از قلمرو آوانگارد بود. در مقطعی آثار او پس از «استراوینسکی» لقب پر فروشترین محصولات شرکت «دویچه گرامافون» را کسب کرد. آثار این گروه در قالب دو مجموعه کار با عنوان «بهترین های اشترکهاوزن»ا ارایه شد. نفوذ و محبوبیت او را می توان از حضور تصویر او روی جلد آلبوم « Sergeant pepper’s Ionely hearts club band » اثر گروه «بیتلز» (The Beatles) درک کرد. در دههی هفتاد، اشتوکهاوزن با تلفیق شیوههای آهنگسازی و برداشتهای شخصیای که از ایدههای مذهبی موسیقی داشت جایگاه خود را در جامعهی موسیقایی اروپا به مخاطره انداخت. بخشی، از این موضوع به خاطر نفوذ چپی ها در آلمان غربی و بخش دیگر به خاطر ظهور پست مدرنیسم در برابر «قصه گویان بزرگ» (Grand Narratives) بود. در هر صورت در این دوره اشتوکهاوزن به شخصیتی حاشیهای (اما هنوز محکم) تبدیل شد. اگر چه آهنگسازان دیگر به او به مثابه مرجع تحولات آیندهی هنر موسیقی نگریستند، ولی فعالیتهای اشتو کهاوزن به عنوان استاد آهنگسازی در دانشگاه کلن (1977-1971) بسیاری از دانشجویان از جمله «کلارتر بارلو»، «لاژلودو برووی»، «روبرت اچی پی پلاتز»، «ولفگانگ ریم»، «کلود ویویر» و «کوین ولانس» را جذب کرد، با وجود سفرهای گسترده و متعدد، زندگی اشتوکهاوزن در اواخر دههی هفتاد بیشتر در منزل شخصیاش واقع در کورتن متمرکزش شده بود. تمرکز اصلی او کار روی اپرای هفت قسمتی لیشت بود که نام هر قسمتش برگرفته از نام هر یک از روزهای هفته بود. جدایی او از ناشر کارهایش، «یونیورسال»، باعث شد تا اشتوکهاوزن انتشارات شخصی خود را با نام «Stockhausen Verlag» بنیان نهد. نتهای چاپ شده توسط او، جدا از قیمت کم و سادگی، بسیار معصومانه بودند! آنها اغلب شامل ایدههای اولیه، شرحهای مفصل و عکسدار برای اجرای دقیق بودندو برخی از این پارتها در سالهای 92، 94 و 97 جایزهی بهترین انتشارات آلمان را نصیب او کردند. در سال 1992، اشتو کهاوزن شروع به راهاندازی شرکت انتشار سیدی کرد. او برای این کار مجبور بود اجازهی پخش کارهایی را که قبلا توسط دویچه گرامافون و کمپانی های بزرگ دیگر پخش شده بودند، کسب کند. همچنین شروع به کسب اجازه برای انتشار نتهایی کرد که قبلاً توسط یونیورسال چاپ شده بودند. یکی از مهمترین کارهای اشتو کهاوزن در دهههای هفتاد و هشتاد سپردن بخشهای غیر آوازی اپرایش به دستیاران («سوزان استفن»: کلارینت و «کاتینکایاسور»: فلوت) به همراه پسرانش «مارکوس»، «ماژلا» و «سیمون» بود. مارکوس و سیمون پس از آن به صورت مجزا راه خود را در آهنگسازی دنبال کردند.
در اواسط دههی نود عناصر مذهبی و اعتقادی وی در موسیقی به تدریج کمرنگ شد. او در سال 1987 موفق به دریافت جایزهی «زیمنس پرایز» شد و در سال 1996 از دانشگاه آزاد برلین دکترای افتخاری کسب کرد. انجمن موسیقی اشتوکهاوزن که به سال 1994 تاسیس شد و شامل آرشیو آثار اوست، در محلی در نزدیکی خانهاش در کورتن قرار دارد. در این مجموعه نت نوشتهها، طرحهای موزیکال، نمونههای صوتی مکاتبات، مقاله و عکسها به همراه بریده جراید اشتوکهاوزن نگهداری می شود.
پی نوشت:
– برگرفته از دانشنامهی Grove’s
منبع: مجله فرهنگ و آهنگ – شماره 29 – تیر 1389