“هیچ وقت دیر نیست”
بسیاری بر این باورند که فراگیری موسیقی در سنین بزرگسالی امری دشوار و دور از ذهن است. اما پژوهشها نشان میدهند که در برخی موارد حتی افراد بزرگسال به دلیل انگیزه و علاقه آمادگی و انضباط بیشتری برای یادگیری دارند.
«هیچ وقت دیر نیست» عنوان کتابی است که به تازگی به قلم حمیدرضا دیبازر، عضو هیئت علمی دانشکده موسیقی در ایران به چاپ رسیده است. او در این کتاب روشی نوین برای فراگیری موسیقی ارائه میدهد.
دیبازر با توجه به تجربه سیساله در آموزش موسیقی به هنرجویان در مقاطع مختلف سنی، از هنرستان تا پایان کارشناسی ارشد، معتقد است آنچه در فراگیری هر هنری اهمیت دارد بیشتر میزان علاقه، پشتکار، خودانگیختگی و حوصله فرد است.
او ویژگیهای شخصیتی را در یادگیری بر میزان سن هنرجو ارجح میشمرد و معتقد است اگرچه امکان دارد سرعت گیرایی در سنین کودکی و نوجوانی بالاتر باشدِ ولی این امر به کیفیت بالاتر یادگیری منتهی نمیشود. برای مثال در بسیاری موارد دیده شده که کودکان در سنین کم با روشهای مکانیکی به تواناییهایی در زمینه نوازندگی دست پیدا کردهاند که کمیت آن در اکثر موارد محدود به آن چیزی است که قادر به اجرای آن هستند. اجرای این گروه سنی گاه چارچوب و زیرساخت عمیقی ندارد و اغلب بدون طی کردن یک روند آموزشی گام به گام به یک رفتار نمایشی بدل شده است.
اما کیفیت آموزش نیاز به زیرساختهایی دارد که لازمه آن آگاهی و قوه تحلیل است که این امر نزد افراد بزرگسال، از آنجا که خودخواسته و با ذوق شخصی به موسیقی روی میآورند، بیشتر محقق میشود. او میگوید در بسیاری موارد دیده شده است که کودکان بیشتر برای خشنودی پدر و مادر و به اصرار آنها وارد عرصه هنر میشوند و نه در پاسخ به یک نیاز درونی. در حالی که در بزرگسالان معمولاً انگیزه صرفاً درونی است.
دیبازر علاوه بر سرعت و کیفیت یادگیری، به عمق یادگیری اشاره میکند. به تعبیر او یادگیری در یک فرایند زمانی بلندمدت با مباحث انسانی، اخلاقی و رفتاری پیوند میخورد و هنرجو به بینشی دست مییابد که محدود به مهارت در نوازندگی نمیشود.
دکتر جسیکا گران Jessica Grahn، متخصص عصبشناسی دانشکده روانشناسی وسترن انتاریو کانادا که در زمینه موسیقی پژوهش میکند نیز دلایلی چند برای توجیه یادگیری با کیفیت بیشتر نزد بزرگسالان ارائه میدهد. او میگوید ذهن افراد بزرگسال پر از تجربههایی است که میتوانند فرایند یادگیری را سادهتر کنند.
دکتر گران میگوید کودکان اغلب درک درستی از قواعد پیچیدهتر ندارند و شیوههای درست تمرین برای بهبود کیفیت نوازندگی را نمیشناسند. در حالی که بزرگسالان بارها در شرایطی قرار گرفتهاند که میبایست راه درست تمرین کردن را خود پیدا کنند. همچنین افراد بزرگسال مفاهیم انتزاعی را راحتتر درک میکنند و وقتی قاعدهای در موسیقی برای آنها توضیح داده میشود، میتوانند با سهولت بیشتری آن را به بخشهای دیگر موسیقی تعمیم دهند. اما کودکان فقط با تمرین عملی میتوانند قواعد را بیاموزند.
او معتقد است ذهن تحلیلگر افراد بزرگسال اگر به جای کمالگرایی و میل به بینقص بودن تنها به آنچه در توان دارد فکر کند، با سرعت بیشتری مطالب را جذب میکند.
همچنین کارشناسان علوم روانشناختی معتقدند که فراگیری موسیقی کیفیت زندگی بزرگسالان را بهبود میبخشد و از بروز فراموشی و آلزایمر پیشگیری میکند. در آلمان هر سال بر شمار افرادی که موسیقی را در سنین بالای شصت شروع میکنند افزوده میشود. پژوهشها نشان میدهند که فراگیری سازی چون پیانو در سنین بزرگسالی بعد از شش ماه باعث افزایش ظرفیت حافظه میشود.
پروفسور سرنا کانرت Serena Kahnert استاد موسیقی در شهر هامبورگ میگوید فراگیری موسیقی باعث فعال شدن بخشهای مختلف مغز میشود. نت خوانی، انتقال آن به ساز و هماهنگی دست و ذهن موجب تمرکز و افزایش قوه حافظه میشود.
تحقیقات روانپژوهان دانشگاه زوریخ نیز نشان میدهد که تمرین موسیقی از زوال ذهن جلوگیری میکند. پروفسور اکهارت آلتنمولر Eckhart Altenmüller متخصص مغز و اعصاب میگوید موسیقی اندامهای حرکتی، شنوایی و مراکز پردازش احساسات در مغز را فعال و پویا نگه میدارد.
دیبازر درگفتوگو با دویچهوله همچنین بر شیوه آموزش تأکید میکند و ارائه نقشهای برای فراگیری موسیقی و شیوهای طراحی شده برای تمرین را بسیار بااهمیت میداند. به تعبیر او توجه به مختصات فردی و نیازهای هر هنرجو از اهم نکاتی است که باید در حرفه مربیگری در نظر گرفته شود.
او معتقد است فراگیری موسیقی در هیچ سنی دیر نیست و آنچه اهمیت دارد «خوب یاد گرفتن» است. او میگوید: «قرار نیست هر هنرجویی که وارد عرصه موسیقی میشود برای اجرا روی صحنه تربیت شود. موسیقی لایهها و سطوح گوناگونی دارد و چنانچه شیوه و نقشه آموزشی نظاممند و در عین حال لذتبخش باشد میتواند بدون هیچ محدودیتی به افراد در سنین گوناگون ارائه شود.
منبع: دویچه وله فارسی