موسیقی عامیانه در ایران؛ دو ترانه فراگیر
محمود خوشنام
در جهان گسترده موسیقی عامیانه گاه به ترانههایی برمیخوریم که آن چنان فراگیر و تاثیرگذار و ماندگار شدهاند که از محدوده ولایت و شهر و منطقه خود فراتر رفتهاند و رنگ و بوی ملی و همگانی گرفتهاند.
البته میتوان سبب این توان بالای فراگیری را در زیبایی ملودی، محتوای متن و پیوند ساده این دو جستجو کرد. ولی گاه عوامل ویژهای نیز به میان میآید که قدرت ماندگاری و فراگیری ترانهها را دو چندان میکند. از جمله میتوان از پیوند تاریخی آنها با آداب و رسوم ملی و نیز کارکرد مورد نیاز امروزیشان یاد کرد.
نمونه برجسته نوع اول، ترانهای است که حاجی فیروزها هر سال در آستانه نوروز در کوچه و خیابان و یا در مراسم مقدماتی جشنهای نوروزی میخوانند. “حاجی فیروز” را در گذشتههای دورتر، “آتش افروز” مینامیدند. شاید از آن روی که ترانه خوانی او، در شبهای نوروزی، با افروختن آتش همراه بوده است.
صادق هدایت در “نیرنگستان”، آتش افروزان را چنین توصیف میکند: دوسه نفر که رخت رنگ به رنگ میپوشیدند، به کلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان میکردند و به صورتشان صورتک میزدند. آتش افروزها دو سه روز مانده به نوروز در کوچهها میگشتند و ترانهای میخواندند با این واخوان:
” آتش افروز آمده/ سالی یک روز آمده….
اما نمونه دیگر از نوع دوم ترانههای فراگیر عامیانه، یعنی آنها که کارکردشان مورد نیاز همه طبقات جامعه به شمار میرود، ترانه معروف عروسی است که در زبان مردم “یار مبارک باد” نام گرفته است.
با تاثیر و نفوذی که “یار مبارک باد” به جای نهاده از زادگاهش که ظاهرا پایتخت میباید بوده باشد به سراسر ایران راه یافته است. البته به هر جا که رسیده، با بخشی از ترانههای عروسی محل درآمیخته، متن آن تغییراتی پیدا کرده و گاه با طنزها و شوخیها پیوند خورده است.
بعضی از عامیانه شناسان معتقدند که میان ترانههای عروسی محلی و یار مبارک باد که به صورت ترانهای ملی در آمده، تاثیرات متقابل وجود داشته است.
نکتهای که در این میان جلب نظر میکند این است که بیشتر ترانههای عروسی محلی در مایههای همایون و شوشتری ساخته و پرداخته شده، حال آن که، یار مبارک باد، در دستگاه چهارگاه شکل گرفته و مانند یک تصنیف سنتی به دقت در گوشههای مهم این دستگاه جریان یافته است.
درباره شعر و موسیقی یار مبارک باد بسیار میتوان گفت. آهنگ همانطور که اشاره کردیم، در دستگاه چهار گاه جریان یافته و چون چهار گاه، همپای ظاهر شاد و گشاده، حزنی تنگدلانه را نیز با خود حمل میکند. اگر چه بیشتر مقامهای موسیقی سنتی پیوندی از همین حالتهای متضاد را در خود دارند، ولی در بعضی از آنها چون اصفهان و چهارگاه، غم و شادی آن چنان در هم تنیده شدهاند که تفکیک آن دو از یکدیگر نا ممکن است. متن شعر یارمبارک باد نیز در برداشتهای مختلف مثل حرفهای روزانه ساده است و سرشار از صمیمیت.
بعضی از تکههای آن گاه به محتوای دو بیتیهای ساده محلی میماند، مثلا:
آن یار من است که میرود سربالا/ دستمال به دست و میزند گرما را
محمل بزنید، سایه کنید صحرا را/ آفتاب نزنه شاخ گل رعنا را
این تکهها احتمالا در جریان تاثیرگذاریهای متقابل از ترانههای عروسی محلی به یار مبارک باد راه یافته است.
اگر چه یار مبارک باد، مثل ترانههای دیگر عامیانه سازنده و سراینده مشخصی ندارد ولی باید از نخستین تنظیم کننده و رواج دهنده آن “حسین همدانیان” یاد کرد. آواز خوان سنتی که بیشتر قطعات ضربی میخواند و خود با تنبک آن را همراهی میکرد.
همدانیان در سال ۱۳۰۲ در تهران زاده شد و در نوجوانی در اولین فرصت، به سراغ “حسین تهرانی” استاد تنبک رفت و نواختن این ساز را از او آموخت. آواز خوانی را نیز نزد خود و از طریق گوش دادن به صفحات قدیمی فرا گرفت.
او از سال ۱۳۲۵ وارد کار رادیو شد و به خواندن و همراهی کردن با نوازندگان دیگر پرداخت. همدانیان قطعات ضربی را در محافل مردمی بیرون از رادیو پیدا میکرد، روی آنها شعرهای تازه میگذاشت و میخواند و رفته رفته از همین راه به شهرت رسید.
در نیم قرن اخیر یار مبارک باد برداشتهای مختلف پیدا کرده و در حوزه موسیقی نشانهای از خود بر جای نهاده است.