لالاییها؛ نخستین شعرهای نانوشته مادران
ندا آذر
لالاییها آواهایی هستند که مادران از کودکی در گوش جان فرزندانشان خواندهاند.
اُلالالای لالایی، عزیز جون دل مایی
اُلالالا گل قندم، عزیز رود دلبندم
لالالالاگل پونه
گدا اومد در خونه
آلالالا گل زیره
بچم آروم نمیگیره
های لالالالا گل پنبه
های بابات رفته خونه عمّه
اما آیا این صداها را همچنان میشنویم؟ این آواها از کجا میآیند و چه میگویند؟
این روزها با رواج سیستمهای صوتی و ابزارهای الکترونیکی خواندن لالایی کم کم به دست فراموشی سپرده میشود تا جایی که بسیاری از مادران با گذاشتن سیدی موسیقی کودکشان را میخوابانند.
آیا اهمیت لالاییها و محتوای آنها در حال فراموشی است؟
نینا پری، یکی از گزارشگران بخش جهانی بیبیسی میگوید: “یکی از اولین لالاییهای مکتوب تاریخ بشر، سنگ نبشتهای است به خط میخی مربوط به ۴۰۰۰ هزار سال پیش که در بابل باستان یا عراق امروزی کشف شده. این لالایی ممکن است منجر به خواباندن کودکانی شده باشد، اما محتوای آن فاصله زیادی با یک متن آرام بخش دارد و این از ویژگیهای بسیاری از لالاییهای متداول جهان امروز است.”
محتوی این نوشته یک لالایی ترس برانگیز است که در آن کودک را از ایجاد سر و صدا و مزاحمت برای خداوندگار خانه برحذر میدارد و او را از عواقب این مزاحمت میترساند.
ریچارد دامبریل، متخصص موسیقی باستان در موزه بریتانیا، محل نگهداری این لوح میگوید: “در لالاییهای باستان محتویهای ترسناک متدوال بوده است. در حقیقت این نوع لالاییها کودک را از بیدار کردن دیو به خاطر گریهاش میترساند و به کودک هشدار میدهد که در صورت ساکت نشدن دیو او را خواهد خورد.”
در فارسی هم چه بسا اصطلاح “لولو میآد میخورتت” از یک لالایی وارد ادبیات مادران شده باشد.
به طور مثال لالایی معروف انگلیسی”Rock-a-Bye Baby” در عین حال که باعث آرامش کودک میشود، محتویی ترسناک دارد.
تاب بخور فرزندم در نوک درخت
وقتی باد بوزد، گهواره تاب میخورد
وقتی شاخه درخت بشکند، گهواره سقوط میکند
و سقوط خواهد کرد، کودک و گهواره و همه چیز
یک لالایی دیگر در شرق کنیا هم از خورده شدن کودک توسط “هاینا” یا دیو خبر میدهد.
امّا در مناطق مختلف ایران محتوی لالاییها طور دیگری است. در این نغمهها به جای ترساندن کودک از “لولو خورخوره” مژده فرارسیدن بهار، بازگشت پدر، گُل، طول عمر و سلامت داده میشود. در بعضی دیگر از لالاییهای ایران، مادر بیشتر صوتش را به کودک منتقل میکند و مثلا میگوید لاوَه لاوَه کَم، هُو هُو هُو هُو هُو هُو
نمونه لالایی گیلان غرب:
نمونه لالایی تربت جام :
لالالالا گٌلِی قندُم، به دیدار تو خرسندُم
بده عُمری به فرزندُم، به فرزندِ کِرامندُم
لالالالا به دیدِ تو، به سارُقِ سفیدِ تو
باباجان بام سفر داری، بیایِ به امید تو
در حقیقت درون مایه این نوع نغمهها که مادر به طور طبیعی برای فرزندش میخواند، از درون زندگی روزمرهاش، از احساس محبت عمیق او به کودکش و گاه از غم تنهایی و فراق سرچشمه گرفته است.
سیما بینا، خواننده و استاد موسیقی نواحی ایران در طی بیش از سی سال، جستجو، تحقیق، جمع آوری، بازسازی و بازخوانی موسیقی نواحی ایران بارها به آواهای لالایی مادران برخورد کرد تا اینکه سرانجام تصمیم به جمع آوری و انتشار این نغمهها گرفت که خود، گنجینه فرهنگی بینظیری است از زمانهای گذشته و از آواهای مادربزرگها و مادران. نتیجه تلاش او در طول چند سالی که مشغول گردآوری لالاییها از مناطق مختلف ایران بود، کتاب کاملی است که لالاییهای ایرانی نام گرفته و در آن چهل لالایی از اطراف و اکناف ایران انتخاب و با گویش و لهجه و موسیقی مخصوص آن محل بازخوانی شده است. این کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی است و نتهای موسیقی و اشعار لالاییها به همراه تصاویر نقاط مختلف ایران را شامل میشود.
خانم بینا میگوید: “این که از کلمه کودکانه لالا به معنی خواب، واژه لالایی را ساختهاند یا از لالایی کلمه لالا گرفته شده بر ما مشخص نیست. در هر حال، از هماهنگی واژه لالایی در زبان فارسی با کلمه مشابه آن در زبانهای دیگر مثل لالابای در زبان انگلیسی، لالاره در زبان لاتین، لولن در آلمانی و لولا در زبان سوییسی به کاربرده شده میتوان تصور کرد که ریشه تاریخی این کلمات یکی بوده است”.
بنظر میرسد که دلیل دلنشینی و اهمیت لالاییها ساخت ساده و محتوای عاطفی آنهاست که خواندن این نوع نواها را برای همه مادران ممکن ساخته، مادری که نه شاعر است، نه نوازنده و نه آهنگساز و فقط به صورت طبیعی و از روی عشق و محبتی که به فرزندش دارد با افکار به شعر در آمده برای بچهاش درد دل می کند و برایش آواز میخواند.
منبع: بی بی سی