«جیمی هندریکس» مرا مجذوب موسیقی غرب کرد
گفتگو با ارکان اوگُر
نویسنده: نیوشا مزیدآبادی |
ارکان اوگُر ، نوازنده اهل ترکیه بیست و سوم دیماه و در قالب اجراهای جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه رفت. از همان روزهای اولی که جدول برنامههای جشنواره اعلام شد اهالی موسیقی به خصوص آنها که پیشتر نام اوگُر را شنیده بودند و به هنرش آشنایی داشتند، هیجان زده بودند تا اجرای او را تماشا کنند. هر چند اوگُر به سبب اجراهایش با گیتار فرتلس در ایران شهرت دارد اما او اینبار با خوانندهای دیگر به اسم اسماعیل حکی روی صحنه رفت تا موسیقی مقامی ترکیه را اجرا کند. در طول این کنسرت با آنکه انتظار میرفت بخشهایی هم به بداههنوازی اختصاص یافته باشد، ارکان اوگُر و اسماعیل حکی تنها قطعاتی از رپرتوار آهنگسازی شده موسیقی مقامی ترکیه را اجرا کردند. با او پس از تست صدای سالن، چند دقیقهای گپ زدهایم که در ادامه میخوانید.
شاید بد نباشد برای شروع گفتوگو به موضوع بداهه در موسیقی شما بپردازیم. شما از سنت موسیقاییای میآیید که همچون سنت موسیقی سرزمین ما به بداهه اهمیت فراوان میدهد. در اجرای شما این موسیقی بداهه میتواند متمایز باشد چون همان طور که موسیقی سرزمینتان را میشناسید به موسیقی غرب هم واقف هستید. هنگام بداههنوازی چطور این دو را با هم ترکیب میکنید؟
من در موسیقی مقام رشد کردهام چون این موسیقی بخشی از فرهنگ ترکیه است و طبیعی به نظر میرسد که گوش من از همان زمان کودکی با این موسیقیها انس گرفته باشد. من به واسطه جایی که در آن تولد یافته و از آن آمدهام (شهر الازی) مقامهای رایجی مثل حسینی، عشاق، مجاز راست، ماهور، اصفهان و… مدام شنیده میشد. من در چنین فضای موسیقایی رشده کرده بودم و گوش من به این نوع موسیقیها بسیار نزدیک بود. ضمن اینکه به شکل خودجوش و با تمرینهای شخصی، نوازندگی ساز گیتار کلاسیک را آغاز کردم و با هارمونی و… آشنا شدم و از طرفی هم علاقهام به موسیقی «جز» و «بلوز» باعث شد تا به فکر طراحی و ساخت یک گیتار فرتلس بیفتم تا از طریق آن بتوانم مقامهای موسیقی کشورم را اجرا کنم. من موسیقی ذاتی سرزمین خودم را با این موسیقیها ترکیب کردم. اما برای اجرای کنسرت در ایران تصمیم گرفتیم دورهای از موسیقی مقام از ترکیه را اجرا کنیم که در قرن بیستم بسیار متداول و رایج بود. قطعاتی که از آن دوره انتخاب کردیم مربوط به موسیقی صوفیها، علویان و… است که مضمون شادی ندارند و اغلب غمگین هستند اما از اشعارشان به آهنگهای عاشقانه، آهنگهای جنگ و آهنگهای بکتاشی ارتباط دارد.
پس قرار است مجموعهای از موسیقیهای آهنگسازی شده رپرتوار ترکی را اجرا کنید…
در اصل در اواخر قرن بیستم مردم جایگاه واقعی این موسیقیها را دریافتند و آنها را نتنگاری کردند. چنان که در حال حاضرآرشیو بزرگی نزدیک به ۵٠٠٠ قطعه از این موسیقیها داریم.
در یکی از گفتوگوهایتان خوانده بودم که از نوازندگی «جیمی هندریکس» بسیار الهام گرفتهاید تا جایی که همین تاثیر باعث شد به فکر ساخت گیتار فرتلس و اجرای موسیقی ترکیه با آن، بیفتید…
وقتی در اوایل دهه ۶٠ برای اولینبار رادیو به خانههای ما آمد، من برای اولینبار با موسیقی غرب آشنا شدم و صدای ساز جیمی هندریکس را در رادیو شنیدم. همین صدا باعث شد گیتار را کشف کنم. او به عنوان یک نوازنده گیتار الکتریک در سبک بلوز بسیار مرا به خود جذب کرد. جیمی هندریکس استایل خاص خودش را در نوازندگی و خوانندگی داشت. هرچند این مساله به دوران خیلیخیلی دور برمیگردد، اما قطعا اولین مواجهه من با موسیقی الکترونیک و ساز گیتار از طریق نوازندگی جیمی هندریکس در رادیو شکل گرفت. نوازندگی او بسیار جالب توجه بود؛ نه بهخاطر سرعت نواختنش یا هر چیز دیگر، بلکه به خاطر لمس متفاوت، احساس متفاوت و ترکیب متفاوتی که از ریتم و آواز ارایه میکرد؛ انگار هیچ محدودیتی برای موسیقیاش وجود نداشت. آن زمان من هنوز در الازی بودم.
در همان دهه ۶٠ بسیاری از موسیقیدانان و هنرمندان مشرق زمین از موسیقی غرب تاثیر گرفتند. ضمن اینکه هنرمندان غربی هم رفتهرفته شیفته فرهنگ شرق میشدند. مثلا اجرای مشترک جان مکلافین و ذاکرحسین در گروه شاکتی. خود شما تا چه حد تحت تاثیر موسیقی غرب قرار گرفتید؟
من به سنتهای فرهنگی سرزمین خودم بیش از هر چیز دیگری پایبند هستم. هر بخش از ترکیه، موسیقی و آیینهای خاص خودش را دارد که هرکدام از آنها مرا بهشدت به خود جلب میکنند. موسیقی اصلی من آن موسیقیها است. از سوی دیگر تمام تجربههایی که در موسیقی آناتولی در مناطق مختلف آن اتفاق افتاده با هم متفاوت است؛ مثلا موسیقی شمال ترکیه با موسیقی جنوب و حتی موسیقی منطقهای که من از آن آمدهام، تفاوت دارد. اگر چه مقامها در همه این مناطق یکسان هستند اما شیوههای اجرایی و نوع نگاه هر یک به موسیقی با دیگری متفاوت است. من همیشه میگویم مقامها درجات موسیقی هستند. اساس همه آنها یکسان است. «ماهور» در ایران، سوریه و آذربایجان در یک درجه صوتی اجرا میشود.
تحصیلات آکادمیک شما در زمینه علم فیزیک است که به نوعی علم منطق محور و با چارچوب قواعد خاص خودش است. این در حالی است که موسیقی با وجود قواعدی که دارد تا حد زیادی انتزاعی و وابسته به احساس است. چطور این دو نگرش را در اجرا با هم ترکیب میکنید؟
اگر فلسفی به ماجرا نگاه کنم باید بگویم فیزیک یک علم است و موسیقی هم همینطور. موسیقی به عنوان یک منطق فیزیکی، توسط فرکانسها، صداها و سرعت این صداها اتفاق میافتد. دانش فیزیک به من کمک کرد تا عمیقتر به این صداها فکر کنم و با آنها برخورد موسیقایی داشته باشم. اما علاقه من به موسیقی باعث شد تحصیلاتم در زمینه فیزیک را ادامه ندهم. همهچیز را شکستم تا تمرکز بیشتری روی این هنر داشته باشم. فیزیکی فکر کردن به من کمک بسیاری کرد.
برای من جالب است بدانم زمانی که ارکان اوگُر در تور کنسرتهایش نیست، اوقاتش را چگونه میگذراند؟
من در خلوت معمولا مطالعات خودم را دارم؛ ساز مینوازم، آهنگسازی میکنم. اما چندان وقت خالی ندارم.
اجراهایتان در طول سال زیاد است؟
نهچندان. اما من مدرسه نوازندگی خودم را دارم تا شاگردان خود را پرورش دهم و در عین حال اکثرا در حال ضبط موسیقی یا شاید هم برگزاری کنسرت باشم.
تفسیر «نو» از موسیقی اصیل ترکیه
ارکان اوگر نخستین آلبوم خود به نام «بیپرده» را در سال ١٩٩۴ در آلمان منتشر کرد که ابعاد آوایی نوینی را آشکار میکرد. در سال ١٩٩۶، ارکان یک تکآهنگ برای فیلم موفق «اسکیا» (راهزن) ساخت. داستان راهزنی از آناتولی شرقی که با این تکآهنگ به شهرت جهانی دست یافت. از ١٩٩٨، او- با پایبندی با فرمهای اصیل- تفسیر جدیدی از موسیقی سنتی ترکی را ارایه داده است. علاوه بر آلبوم مشتک با اسماعیل حکی دمیرچی اوغلو، او دارای آلبومهای متعددی است که در یکی از آنها به نام «هیچ»، به همراه هنرمندانی همچون اوکان مورات اورتوک و دریا تورکان، موسیقی را از هر دو حیطه کلاسیک و محلی تفسیر کرده است. بعدها، ارکان آهنگ «فوأد» را با نوازنده پرآوازه ارمنی دودوک، ژیوان گاسپاریان، ضبط کرد. ارکان اوگر در عرصه موسیقی استانبول فعالیت و در کنسرتها و ضبطهای استودیوی زیادی همکاری داشته است. او اکنون پس از سالها همکاری با هنرمندان بنام ترکیه و همچنین هنرمندان مطرح بینالمللی موسیقی جزو یکی از نوازندگان پیشروی ترکیه به شمار میآید. شهرت او، نه فقط به سبب نوازندگی گیتار بیپرده، کلاسیک و الکتریک، بلکه به واسطه نواختن سازهای زهی اصیل ترکی دیگری از قبیل «باقلاما» نیز هست. در اواخر دهه ١٩٩٠، او به مدت یک سال در ایالات متحده زندگی کرد و ضمن برگزاری تورهای موسیقی، با هنرمندان مختلف سبک بلوز نیز همنوازی داشت. از سال ١٩٩١، به سازهای اصیل به خصوص کوپوز (دد باقلاما) روی آورد. ارکان اوگر و اسماعیل حکی دمیرچی اوغلو آلبوم جدیدشان به نام «دیدار با ناشناختهها» را در مارس ٢٠١٧ منتشر کردند.
منبع: روزنامه اعتماد