بهترین آلبومهای موسیقی فیلم در سال ۲۰۱۸
مروری بر بهترین آلبومهای موسیقی فیلم سال ۲۰۱۸
به نظر میرسد در سالهای آتی محکوم به تحمل کردن بمبارانی از بازسازی فیلمهای قدیمی و قسمتهای دوم و سوم فیلمهای موفق در سینما باشیم. همانطور که تعدادی از آهنگسازان به سمت این پروژههای پر بودجه جذب میشوند تا آکومپانیمانهای نهچندان به یاد ماندنی برای سکانسهای اکشن کامپیوتری بسازند، گروهی از آهنگسازان در ۲۰۱۸ تصمیم گرفتند تا به مفهوم «بازسازی» از زوایای دیگری نگاه کنند. چه مثل جانی گرینوود و یوهان یوهانسون این بازسازی شخصی و دور شدن از تجربیات قبلی باشد ؛ چه نگاهی تازه به کاری قدیمی مثل جوابیهی تام یورک به موسیقی گروه گابلین برای بازسازیِ فیلم «Suspiria» و چه روتوش تم «هالووین» برای سال ۲۰۱۸ توسط خود جان کارپنتر.
لازم به ذکر است که این ۱۰ آلبوم تنها از آنهایی تشکیل شدند که فقط حاوی موسیقی متن (Original Score) بوده و موسیقی فیلمهای پرطرفداری که از ترانههای افراد مختلف (Black Panther) و ترانههای چند ترانهسرای مشخص (A Star Is Born) در آنها استفاده شده در این لیست قرار نگرفتند.
گردآوری و ترجمه:ارشیا جم
Hereditary
مدتیست که ژانر وحشت درگیر تکرار کردن خودش شده و ایدههای موسیقیایی و سینمایی بکری از آن ساطع نمیشود. «Hereditary» فیلم جدیدی در این ژانر است که موفق شد خودش را از این قاعده مستثنی کند و بخش زیادی از این امر را مدیون موسیقی کالین استنسون است. استنسون که یک نوازندهی ساکسفون است، برای موسیقی این فیلم از بخشهای بم و نازک سازهای بادی-چوبی و بادی-برنجی کمک میگیرد و کلاستری (cluster) از اصوات میسازد که رفته رفته همراه با فیلم از زوزه به فریاد تبدیل میشوند تا انکار کردنشان غیرممکن شود. موسیقی کالین استنسون با وجود نداشتن حتی یک تم و نشانه مشخص، مانند طلسمی که بین اعضای خانوادهی درون فیلم دست به دست میشود، برای مدتی در ذهن مخاطب جا خوش میکند.
(قطعات معرف آلبوم:Mothers & Daughters/Reborn)
Suspiria
یک آهنگساز چطور باید برای بازسازی فیلمی موسیقی بنویسد که بخش اعظم شهرتش را به ابهت موسیقیاش مدیون است؟ اگر تام یورک باشید، یک آلبوم ۷۰-دقیقهای از صداهای اَمبیِنت، تاریک و آزاردهنده میسازید و دو قطعهی رومانتیک که یادآور بهترینهای دورهی «Amnesiac» گروه ریدوهد است را به آن اضافه میکنید. در طول فیلم، موسیقی کمک میکند تا مخاطب در کابوسی که روی پرده در حال وقوع است گیر بیافتد. در قالب یک آلبوم نیز، تام یورک موفق میشود تا خودش را خیلی جدی به عنوان یک آهنگساز فیلم معرفی میکند. (قطعات معرف آلبوم: Suspirium/Volk)
You Were Never Really Here
جانی گرینوود شهرتش را در سینما مدیون همکاریاش با پل توماس اندرسون است. او در چهار تجربهی فعلیشان هیچگاه خودش را تکرار نکرده است؛ از موتیفهای کوتاه «خون به پا خواهد شد» و سمفونیهای آتونال «مَستِر» گرفته، تا راک روانگردان برای فیلم نوآر «گناه ذاتی» و موسیقی رومانتیک «Phantom Thread». اما هنگامی که نوبت به همکاری با لین رمزی رسید، تصمیم گرفت تا بخشی از خصوصیات نامتعارف موسیقیهایش را تا لبهی تیغ جلو ببرد. نزدیکترین تجربهی پیشین مربوط به «تو هیچوقت واقعا اینجا نبودی» را میتوان «گناه ذاتی» دانست. موسیقی گرینوود اینبار الکترونیکتر از پیش ظاهر میشود و حاصل ترکیب صداهای شکستهی پرکاشن و ریفهای گیتار الکتریکی که مختص اوست. آلبومی کوتاه، زهردار و خاطرانگیز است.
(قطعات معرف آلبوم: Sandy’s Necklace/Nausea)
Mandy
یوهان یوهانسون یکی از آهنگسازان تحسین شدهی دههی اخیر بود که در فوریهی سال گذشت بطور غیرمنتظرهای درگذشت. اما پیش از آن، موسیقی فیلم روانپریش «مَندی» را ساخت که در ماه سپتامبر بصورت یک آلبوم جدا منتشر شد. یوهانسون اطلاعی از اینکه این آخرین سهمش در سینما خوهد بود نداشت، اما ناغافل متفاوتترین اثر کارنامهی کاریاش و یکی از سوالبرانگیزترین اثراتی که میتوان از یک آهنگساز کلاسیک انتظار داشت را تولید کرد. او پَدهای سینتی سایزرش را با گیتارهای دلخراش و متراکم تعویض کرده و دوم – متالی (Doom-Metal) اَمبیِنت ساخت تا همانطور که تصاویر روانگردان فیلم پانوس کوسماتوس مخاطبش را گیج میکند، موسیقی یوهانسون این گیجی را چند برابر کند.
(قطعات معرف آلبوم: Forging the Beast/Children of the New Dawn)
If Beale Street Could Talk
این دومین همکاری نیکولاس بریتل آهنگساز و بری جِنکینز کارگردان است. بریتل پیشتر برای فیلم «Moonlight »به جنکینز کمک کرد و حال در«If Beale Street Could Talk» ، اقتباس سینمایی او از کتاب جیمز بالدوین را رنگآمیزی میکند. بریتل برای قویتر کردن این روایت عاشقانه، سرمای بیشتری به سازهای زهیاش میبخشد و از نوازندگانش ویبراتوی بیشتری طلب میکند تا شکنندگی این عشق در هیاهوی تنفر دیگران در مخاطب منعکس شود. او همچنین مشابه برنارد هرمن برای فیلم «راننده تاکسی» اسکورسیزی، از حجم گذرایی از سازهای بادی برای بازگو کردن حس تنهایی و اضطرابی که دو شخصیت اصلی هنگام دوری از یکدیگر آن را حس میکنند، استفاده کرده است.
(قطعات معرف آلبوم: The Children of Our Age/Eros)
Halloween
هر کلیشهای ابتدا ایدهای نو بود. جان کارپنتر با ساختن تم هالووین استانداردی تعیین کرد که آهنگسازان فیلمهای ترسناک بیش از ۴۰ سال است سعی به تکرار آن دارند. اما گرچه خورههای موسیقی آثار کارپنتر در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی را مقدس میدانند ولی خود او اینطور فکر نمیکند و هنگامی که نوبت به بازسازی «هالووین» رسید، از پسرش کُدی و همکارش دَنیل دِیویس کمک گرفت تا این تم نمادین را بروزرسانی کند. آن ها علاوه بر حفظ کردن صدای کرونومتر، با اضافه کردن کیک-درامی که شبیه به ضربان قلب عمل میکند، تم اصلی را وهمناکتر و فرار از آن را سختتر کردند. موسیقی جدید این تریوی تازه کار هم کاملا هممسیر بازسازی دیوید گوردون گرین، خصوصیات نسخهی اصلی را حفظ میکند، و با افزودن پَدهای ناامن سینتی سایزر و ملودیهای کیبوردی که کارپنتر در آنها استاد است، لحظات به یاد ماندنی مخصوص خودش را ایجاد میکند.
(قطعات معرف آلبوم: Halloween Theme/The Shape Hunts Allyson)
First Man
وظیفهی آهنگساز جوان، جاستین هُرُویتز، برای فیلم «First Man» پیدا کردن تفسیری صوتی از انسانیت نیل آرمسترانگ بود. مردی که از طرفی سمبول پشتکار و هدفمندی است و از طرفی فقط یک پدر محزون است که تنها راهش برای خداحافظی با از دست رفتگانش، خیز برداشتن به سمت آسمان است. برای پیوند زدن این دو وجه شخصیت سوژهی فیلم، هُرُویتز از یک ارکستر ۹۲ نفره، ساز منحصر به فرد تِرمین (Theremin)، بلندگوی لسلی (Leslie Speakers) و افکت آنالوگ اِکوپلکس استفاده کرده است. او این تفکیک انسانیت از تکنولوژی را به صورت واضحتر با ایجاد سوال-جوابی بین سازهای ارکستر (بخصوص هارپ) و تِرمین بارها در موقعیتهای مختلف انجام میدهد. فیلم همچنین پر از لحظات نفسگیر است که هُرُویتز در آنها، درست مثل «LaLa Land» ،استعدادش را در ساختن موسیقی متنهای کلاسیک هالیوودی به رخ میکشد که باعث میشود تا «First Man» یکی از درخشانترین و پرجزئیاتترین موسیقی فیلمهای سال ۲۰۱۸ به شمار بیاید.
(قطعات معرف آلبوم: Armstrong Cabin/Docking Waltz)
The Old Man and The Gun
با این وجود که فیلم آخر دیوید لوری به نظر قرار است آخرین فیلم رابرت ردفورد باشد، اما«The Old Man and The Gun » که داستانی شیرین دربارهی یک دزد کهنسال و محترم را روایت میکند، کمی در سایهی فیلمهای بزرگتر امسال گم شد و همین باعث شد تا موسیقی دلنشین دَنیل هارت هم از گوش خیلیها دور بماند. موسیقی هارت شبیه به موسیقی رولفی کِنت برای فیلم «Sideways» است، چون دقیقا مانند موسیقی کِنت، گویی آلبوم جَزیست که بعدا با فیلم تطبیق داده شده باشد. از آنجا که تصاویر دزدی و جاسوسی از دههی ۵۰ و ۶۰ بیشتر با موسیقی جَز پیوند خوردند، هارت با استفاده کردن از جَز ارجاع درستی به فیلمهای آن دوره میدهد. البته جَزِ هارت هیچوقت شلوغ نمیشود و بیشتر جنبه Smooth Jazz دارد و در ارکستر او نیز، سازهای زهی بیشتر نقش مکمل آنسامبل جز را بازی میکنند.
(قطعات معرف آلبوم: Theme/Three Day Bank)
Mid 90s
در اواسط دهه ۹۰، ترنت رزنور، غول موسیقی راک، چهرهای بود که لباس یکدست مشکی میپوشید و برای کنسرتهایش خودش را در گل غرق میکرد. یک ربع قرن بعد، رزنور حال یک آهنگساز مطرح سینما و برندهی جایزهی اسکاریست که (تا بحال) سه بار با دیوید فینچر کار کرده و اکنون وظیفهی ساخت موسیقی اولین تجربهی کارگردانی جونا هیل به نام «Mid 90s» را همراه شریک همیشگیاش، اَتیکوس راس، به عهده گرفته است. جونا هیل در مصاحبهای از موسیقی تحسین شدهی این زوج برای فیلم «Social Network» به عنوان «بهترین موسیقی متن دهه اخیر» یاد کرد و ادامه داد: «به نظرم بخش اصلی اون موسیقی متن درباره سردی و دور شدن از همدیگهس. برای همین از ترنت و اَتیکوس خواهش کردم که اقتباسشون از گرمی و نزدیک شدن آدما به همدیگه را برای این فیلم بسازن.» آنها هم چهار قطعهی کوتاه (مجموعا ۱۳ دقیقه) موسیقی مخصوص خودشان را به او تحویل دادند که سرشار از گرمی و دوستی و در عین حال غم و مالیخولیاییست که رزنور به آن مشهور است. از لحاظی شاید همان اینتِرلودهای پیانوی آلبوم «Downward Spiral» باشد که آکوردهای ماژور بیشتر در آن استفاده شده است و از طرفی آسودگیخاطری که «Mid 90s» به مخاطب منتقل میکند تنها میتواند حاصل تجربهی موسیقیدانی باشد که نیمقرن زندگی را پشت سر گذاشته و حال به مشکلاتی که در دههی دوم زندگی جنبهی «مرگ یا زندگی» داشتند، لبخند میزند.
(قطعات معرف آلبوم: The Start of Things/Further Along)
The Sisters Brothers
مثل چند سال گذشته، امسال هم آلِهاندره دِسپلا در یک سال، دو پروژه در دست گرفت. او پس از گرفتن اسکار موسیقی برای فیلم گییِرمو دل تورو، به کار کردن روی دومین انیمیشن وِس اَندرسون پرداخت و با قبول کردن اقتباس سینمایی «برادران سیسترز» در آبهای ناشناخته قدم گذاشت. او که تا به حال برای فیلم وسترن موسیقی ننوشته بود، تصمیم گرفت تا خودش را از الهام گرفتن از بِرنِشتاین و موریکونه متوقف کند و توجهش را به جز، بلوز و جان کِیج بدهد. او همچنین چارلز مینگوس، نوازنده تاثیرگذار آمریکایی کنترباس، را الهام بخش مهمی برای موسیقی این فیلم میداند. فیلم و کتاب برادران سیسترز مفسر یک وسترن متعارف نیستند و در آن هیچ قهرمانی وجود ندارد. برعکس شخصیتهای اصلی آن ۴ ضد قهرمان اند که مسیرشان به یکدیگر گره خورده و درگیر روایتی نوآر میشوند. به همین دلیل دسپلا با دوری از شکوه سازهای بادی – برنجی و تمرکز روی پیانو، کنترباس و تیمپانی، موسیقی وسترن – نوآری تلخ و تاریک ساخته است. هرازچندگاهی صدای ویلن و گیتار الکتریک، مثل نسیمی سورئال، از قصهی این دو برادر و دو دوست گذر میکنند.
(قطعات معرف آلبوم: The Sisters Brothers/Two Brothers,Two Friends)