اپرایی که دهلوی در ۹۰ سالگی به یاد ندارد
پژمان اکبرزاده
حسین دهلوی حدود ده سال است که درگیر بیماری فراموشی است. اکنون دیگر از فعالیتهای خود در گذشته چیزی به یاد نمیآورد و گاه حتی در شناخت نزدیکان خود نیز دچار مشکل میشود. پیش از این وضعیت، تنها آرزوی او به اجرا درآمدن کامل «مانا و مانی» بود؛ یک رویای دست نیافتنی. حتا اگر امروز این اثر به فرمی که آهنگساز آن را نوشته به اجرا درآید، دهلوی دیگر آن را به یاد نمیآورد.
هفتم مهر ماه ۱۳۹۶، نودمین زادروز حسین دهلوی بود؛ یکی از موثرترین چهرههای معاصر موسیقی ایران در زمینههای آهنگسازی و آموزش موسیقی.
برای نودمین زادروز این شخصیت استثنایی موسیقی ایران هیچ برنامه خاصی در ایران سازماندهی نشده و تلاشهای هومن، فرزند حسین دهلوی، که او نیز در خارج از ایران به فعالیت در زمینه آهنگسازی مشغول است برای اجرای دوباره بخشی از این آثار به جایی نرسیده است.
حسین دهلوی در ششم مهرماه ۱۳۰۶ در تهران متولد شد. پدر او از شاگردان علی اکبر شهنازی، استاد نامی تار بود. دهلوی مقدمات موسیقی را از پدر فرا گرفت ولی کمی بعد به ویلن علاقهمند شد و نزد ابوالحسن صبا به آموختن آن پرداخت. بعدها برای فراگیری آهنگسازی تحت آموزشهای توماس کریستین داوید قرار گرفت و در سال ۱۳۳۹ از هنرستان عالی موسیقی (کنسرواتوار تهران) در این رشته فارغ التحصیل شد. استادان او در این دوره حسین ناصحی و هایمو تویبر بودند.
ورود به اداره هنرهای زیبا و تلویزیون ایران
پس از درگذشت ابوالحسن صبا در سال ۱۳۳۶ رهبری ارکستر شماره یک اداره هنرهای زیبا به دهلوی سپرده شد. این ارکستر از آن زمان به نام «ارکستر صبا» خوانده شد و دهلوی بیش از ده سال رهبری آن را در برنامههای گوناگون در ایران و کشورهای همسایه به عهده داشت. در سال ۱۳۳۷ زمانی که تلویزیون ایران گشایش یافت اجرای نخستین برنامه به ارکستر صبا به رهبری حسین دهلوی محول شد.
به کارگیری سازهای ایرانی برای کارهای گروهی
در زمینه آهنگسازی از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، علاقه اصلی دهلوی ساخت کارهای گروهی با هماهنگی (هارمونی) بود. او به ویژه به سازهای مضرابی ایرانی گرایش ویژهای نشان داد و درصدد بود آنها را تنها به اجراهای تکی یا گروه نوازی به صورت تک صدایی محدود نکند.
«دوئو سنتور» در سه گاه نخستین اثر او در این زمینه بود که در ۱۳۳۳ ساخته شد؛ زمانی که به ندرت چنین کارهایی برای سازهای ایرانی نوشته میشد. دهلوی آهنگسازی در این زمینه را با جدیت ادامه داد و چندین سال بعد با همکاری فرامرز پایور «کنسرتینو برای سنتور و ارکستر» را نوشت که از مشهورترین آثار اوست.
دهلوی در این زمینه بارها تاکید کرده که هدفش جایگزین کردن تکنوازی در موسیقی ایران با چنین آثاری نیست و تنها در پی گسترش دادن فضای کار در زمینه موسیقی ایرانی و جلوگیری از ملالآور شدن آن است.
بسیاری از آثاری که دهلوی در این سالها از خودش با ارکسترهای گوناگون اجرا کرده بود با کیفیت مناسب در دسترس نبودند. بخشی دربرگیرنده آثار سازی و بخشی نیز آثاری که با صدای خوانندگان زن مانند خاطره پروانه، منیر وکیلی و پریوش اجرا شده بودند. در سال ۱۳۶۹ با پشتیبانی مالی مهین زرین پنجه (آهنگساز ایرانی مقیم اروپا) امکان ضبط بخشی از این کارها در تهران ممکن شد.
«فروغ عشق» (روی سرودهای از عطار) از آثاری بود که در فهرست اجرا قرار گرفت. این اثر سالها پیش از آن با خوانندگی خاطره پروانه اجرا شده بود. دهلوی برای انتشار اثر در ایران ناگزیر شد خط آوازی را برای خواننده مرد بازنویسی کند. در ضبط موجود، حسین سرشار با صدا و تکنیکی اپرایی اثری را میخواند که فضایی بسیار ایرانی دارد و نتیجه طبعا قدری عجیب به گوش میخورد. آهنگساز چاره دیگری نداشته است.
تجربه آهنگسازی برای سازهای مضرابی ایرانی در نهایت به ایجاد «ارکستر بزرگ مضرابی» توسط دهلوی در سال ۱۳۷۱ منجر شد.
این ارکستر که بیش از ۷۰ نوازنده با آن همکاری میکردند پس از اجرای چند برنامه در تهران به دلیل پشتیبانی نکردن نهادهای فرهنگی تعطیل شد. سازهای ایرانی به دلیل ظرافتشان نسبت به تغییرات درجه هوا بسیار حساسند و احتمال خارج شدن صدای آنها از کوک در حین اجرا بسیار بالاست. ارائه برنامهای موفق با این تعداد ساز ایرانی شاید در آن زمان تنها به کوشش دهلوی و بر پایه تجربه او میسر بود.
فعالیتهای آموزشی در هنرستان موسیقی ملی
روح الله خالقی، آهنگساز و بنیانگذار هنرستان موسیقی ملی در سال ۱۳۳۶ از دهلوی دعوت کرد تا در هنرستان درس بدهد. در نهایت در سال ۱۳۴۱ مدیریت هنرستان به او سپرده شد که تا سال ۱۳۵۰ ادامه پیدا کرد. بسیاری از هنرمندان سرشناس موسیقی ایران در دوره معاصر از دانش آموختگان این دوره فعالیت هنرستان هستند؛ مانند علی رهبری، حسین علیزاده و کامبیز روشنروان.
موسیقی صحنهای برای پایه ادبیات کلاسیک ایران
در دهه ۱۳۵۰ موسیقی صحنهای در ایران گسترشی بی سابقه پیدا کرد. در تهران، تالار رودکی میزبان گروههای داخلی و خارجی برای اجرای برنامههای بیشمار هنری از جمله باله و اپرا بود و آثار گوناگونی از سوی وزارت فرهنگ و هنر در این زمینه به آهنگسازان ایرانی سفارش داده میشد. یکی از این آهنگسازان حسین دهلوی بود که اپرای «خسرو و شیرین» با الهام از داستانی از نظامی و باله «بیژن و منیژه» را با الهام از داستانهای شاهنامه فردوسی آفرید. بخشهای از موسیقی این باله در سال ۱۳۵۷ با ارکستر سمفونیک رادیو وین (به رهبری توماس کریستین داوید) و ارکستر سمفونیک نورنبرگ (به رهبری علی رهبری) اجرا و ضبط شدند.
موسیقی «بیژن و منیژه» برای ارکستر سمفونیک نوشته شده ولی دلبستگی آهنگساز به شعر و موسیقی ایران در گوشه و کنار آن حس میشود. دهلوی میگفت: «داستان در این اثر به زمان پیش از فردوسی مربوط است در نتیجه منطقی به نظر نمیرسد که در آن از نواهای امروز موسیقی سنتی ایرانی استفاده کنم.»
از اجرای کامل اپرای خسرو و شیرین اما ضبطی در دسترس نیست. پارتیتور آن در بایگانی آهنگساز مانده و کسی سراغی از آن نمیگیرد.
کتاب سال ایران در ۱۳۸۰
دهلوی سالها در هنرستان موسیقی ملی به تدریس پیوند شعر و موسیقی مشغول بود. او نتیجه تجربیات خود و یافتههای بعدی خود را در کتابی جمعآوری کرد که در سال ۱۳۷۹ در تهران به چاپ رسید. این کتاب که «پیوند شعر و موسیقی آوازی» نام دارد یک سال بعد در ایران به عنوان «کتاب سال» برگزیده شد.
منبع: بی بی سی