جَنگِ صدا، آتشبس یا ادامه!
حمید فتح اله زاده
جَنگِ بلندیِ صدا یا همان «Loudness War» چند ده سالیست ذهن مهندسین صدا را درگیر خود کرده، ناشران و لیبلهای موسیقیِ سراسرِ دنیا را به چالش کشیده و لذتِ شنیدن موسیقی خوشصدا را از مردم سلب کرده است. شاید این اصطلاح برای مخاطبانی که در صنعت موسیقی نیستند عجیب و نامفهوم باشد، اما بیشک همهی مردم تغییراتی که در بلندی، کیفیت، شفافیت و جنس صدا از اواخر دههی ۸۰ میلادی تاکنون اتفاق افتاده است را حس کردهاند.
همزمان با پیشرفت صنعت صدا و پدید آمدن سیستمهای پردازش دیجیتالی سیگنال (DSP) و کمرنگ شدن نقشِ سیستمهای آنالوگ، رفتهرفته میلِ هنرمندان و ناشران حوزهی موسیقی برای بلندتر کردن صدای موزیک تولید شده بیشتر شد. این علاقه تا جایی پیش رفت که معیار ارزش و کیفیت یک اثر موسیقی، بلندتر بودن صدای آن شد و بازار رقابت برای آلبومها و تِرَکهای بلندتر، داغتر گردید. کمی بعد، اختراع CD و ماهیت صدای دیجیتال و حذف ساز و کار آنالوگ باعث شد همه چیز فدای بلندتر بودن صدای موسیقی شود؛ اما برای چه؟ پاسخ، باور غلطیست که سالهاست ایجاد شده و متأسفانه هنوز هم ادامه دارد و آن این است: «بهترین و پرفروشترینِ موسیقیها، بلندترینِ آنهاست».
همین موضوع باعث شد تا ناشران و هنرمندان حوزهی صدا، روزبهروز بر مهندسین صدا فشار بیشتری وارد کنند و از آنها بخواهند که بر بلندی صدا بیافزایند، تا از رقبای خود عقب نمانند؛ غافل از اینکه در جهت نابودی صدای آثار خود پیش میروند.
کاهش گسترهی داینامیک اصوات موسیقی (Dynamic Range) باعث خستگی گوش شنونده میشود و تمام شفافیت و کنتراست صدا را از بین میبَرد. استفاده از کمپرسورها با رِیتهای بسیار بالا، قرار دادن لیمیترهای منسوب به “Brickwall Limiter” در لاین مَستر و تلاش برای نزدیک کردن RMS صدا به ماکزیمم سطح دیجیتالی یا همان “ceiling”و رسیدن به DBFS 0 باعث شد اختلاف بین بلندترین و ساکتترین لحظهی یک آهنگ به شدت کم شود و به اصطلاح، «داینامیکرِنجِ صدا» کاهش یابد. پس از مدتی سرویسهای اِستریم موسیقی مانند اِسپاتیفای، اَپل میوزیک و رادیوها استانداردهایی را ارائه کردند که بر اساس آن، هر آلبوم یا آهنگی که مطابق با آنها نباشد را طی الگوریتمهای تعریف شده، تغییر میدهند و از بلندی صدای آن کم میکنند. حالا دیگر مهم نیست که صدای موزیک شما چقدر بلند باشد، طبق استاندارد LUFS بلندی صدا در اِسپاتیفای به 14- و در آیتونز به 16- کاهش مییابد. به تازگی یوتیوب هم اعلام کرده است که از استاندارد LUFS -14 استفاده خواهد کرد.
اگر در جستوجوی علل موفقیت و فروش خارقالعادهی آثاری همچون آلبوم Random Access Memories از گروه Daft Punk یا آهنگ Uptown Funk اثر Mark Ronson وBruno Mars باشیم- به غیر از جنبهی موسیقیایی- چیزی جز داینامیکرِنج بسیار بالا در مقایسه با دیگر آثار همردهشان نمییابیم.
سؤالی که ایجاد میشود این است که با وجود موارد مذکور و حتی عِلمِ بسیاری از فعالان موسیقی به آن، چرا هنوز بلندتر بودنِ صدا، ملاکِ مسترینگِ بهتر و حرفهایتر آثار و مُهر تأییدی برای فروش بیشتر محسوب میشود و کسی حاضر نیست این رقابت بیهوده را رها کند؟
شاید ترس هنرمندان، ناشران موسیقی و مهندسین صدا از این باشد که کارهای جدیدشان مانند قبلیها بلند صدا ندهد و باعث شکست تجاری و اعتباری آنها شود.
منبع: www.noise.reviews