نسل چندم مقلدها مشغول کارند SAAZBUZZ

نسل چندم مقلدها مشغول کارند

مینا آتشی

به حافظه‌تان اعتماد کنید، این قطعه موسیقی را قبلاً شنیده‌اید.

سال‌ها قبل که تکنولوژی به پیشرفتگی امروز نبود، موزیسین‌ها مسیرهای دشواری را برای رسیدن به موفقیت طی می‌کردند که عمده این مسیرها هم ناشناخته بود اما امروز شرایط متفاوت شده و بسیاری از موزیسین‌ها با برنامه‌های کوتاه مدت چند ماهه به شهرت می‌رسند. در این میان موزیسین‌هایی که توانایی بیشتری دارند، دست به خلق اتفاقات جدید می‌زنند و دسته‌ای دیگر سعی می‌کنند با تقلید، کپی‌کاری یا الهام گرفتن از موزیسین‌های دیگر نامی برای خودشان دست و پا کنند.

بر کسی پوشیده نیست که اساس هنر، خلق و نوآوری است. در واقع هنر با خلق کردن زاده شده و با خلق هم به حیات خود ادامه می‌دهد. موسیقی هم از هنرهایی است که بیشترین خلق‌ها در آن اتفاق می‌افتد. امکان ندارد از بدو موسیقی تا به امروز دو قطعه کاملاً یک شکل توسط دو آهنگساز مختلف خلق شده‌ باشد؛ مگر آن‌که یکی از آن دو دست به کپی زده باشد. نغمه‌ها و آواهای موسیقی همچون اثر انگشت انسان‌ها متفاوت از همدیگر هستند و این یعنی همان معجزه خلق و آفرینش هنری.

تا دو دهه قبل کمتر پیش می‌آمد که کسی راجع به خلق یک موسیقی فکر کند چون پدیده‌ دیگری در مقابل آن وجود نداشت اما با شکل‌گیری نسل جدید موسیقی پاپ، آرام آرام بحث تقلید و کپی کردن در مقابل خلق اثر هنری قد علم کرد. در میان خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ، یک عده وجود داشتند که با خود واقعی‌شان به موسیقی ورود نکردند. آن چند نفر تحت تأثیر از خوانندگان پاپ قبل از انقلاب شروع به اجرای موسیقی کردند و اتفاقاً در همان سال‌های نخستین به آن‌ها میدان داده شد تا معرفی و دیده شوند. مخاطبان موسیقی نیز تحت تأثیر علاقه‌ای که به خوانندگان پیش از انقلاب داشتند، با خوانندگان مقلد نیز کنار آمدند و این روند در دهه 80 شکل جدی‌تری به خود گرفت.

با ادامه پیدا کردن جریان تقلید در موسیقی، امروز نسل چندم مقلدها نیز مشغول به کار هستند. در موسیقی پاپ بسیاری از خوانندگان به تقلید از شادمهر عقیلی می‌خوانند و همچنان هم دارد به تعدادشان اضافه می‌شود. این وضعیت در موسیقی کلاسیک ایرانی هم به وجود آمده و بسیاری از کارشناس‌های موسیقی ایرانی معتقدند که آوازخوان‌های نسل جدید موسیقی سنتی به تقلید از مکتب استاد شجریان خوانندگی می‌کنند و نوازنده‌های تار و کمانچه نیز مقلدهای کیهان کلهر و حسین علیزاده هستند. البته صحبت‌های اساتید این حوزه مربوط به تقلید است نه تأثیر. خود اساتید هم با تأثیر گرفتن از بزرگان موسیقی مشکلی ندارند اما اکیداً با تقلید مخالف هستند.

با وجود نهی شدن تقلید و کپی‌کاری در موسیقی، این روند همچنان در حال انجام است و شکل‌های تازه‌تری هم به خود گرفته. اتفاقی که به خصوص در دو-سه سال اخیر به کرات می‌افتد، موج‌سواری و تقلید کردن از ژانر و جنس موسیقی‌های هیت بازار است. برای مثال طی چند سال گذشته اجرای موسیقی‌های شاد و ریتمیک با استفاده از اشعار مولانا به یک تیپ در موسیقی پاپ تبدیل شده که همه می‌خواهند با استفاده از مخاطبانی که این موسیقی دارد، به این جنس از موسیقی ورود کنند و خیلی زود از این طریق به مخاطب عام برسند. در واقع وقتی یک فکر خلاق دست به تیپ‌سازی و به وجود آوردن یک بیان جدید از اجرای موسیقی میزند، بقیه تفکرها هم با آن همراه می‌شوند و روی موجی که به وجود آمده سوار می‌شوند و حرکت می‌کنند.

بسیاری از خوانندگان جوان هم برای موفق شدن دست به کاور کردن قطعات موسیقی غیر ایرانی می‌زنند. این جریان از ابتدای دهه 80 شروع شد و در اواسط آن به اوج خود رسید. خوانندگان جوان ایرانی در ابتدا تحت تأثیر قطعات موسیقی یونانی بودند و آن آثار را کاور می‌کردند اما در اواسط دهه 80 کاور کردن قطعات موسیقی ترکی استانبولی آغاز شد و طیف وسیعی از خوانندگان نوپا خود را با ملودی‌های استانبولی به مخاطبان پاپ معرفی کردند. ابراهیم تاتلیسس و ماهسون معروف‌ترین خوانندگان ترک بودند که آثارشان بدون اجازه به زبان فارسی برگردانده می‌شد و بعضاً موزیسین‌های ایرانی حتی تنظیم آن قطعات را هم کاور می‌کردند. این روند تا چند سال پیش ادامه داشت تا این‌که تا حدی تب کاور کردن موسیقی‌های ترکی فروکش کرد؛ البته این بدان معنا نیست که الآن هیچ قطعه‌‌ای در بازار موسیقی پاپ ایران کاور نمی‌شود!

عمده موزیسین‌هایی که ملودی‌های خارجی را کاور کرده و یا از ملودی و تنظیم آن آثار الهام می‌گیرند، تحت هیچ شرایطی منبع الهام را ذکر نمی‌کنند. این مشکلی است که از ابتدا وجود داشته و علیرغم تمام انتهادهایی که از این اتفاق صورت گرفته، همچنان هم به شکل گذشته خود باقی مانده و ادامه دارد. یک قطعه کاور شده زمانی که با اعلام نام آهنگساز اصلی توسط خواننده ایرانی به دست مخاطب می‌رسد، به خودی خود مشکلی ندارد اما زمانی که خواننده منبع کپی یا الهام را ذکر نمی‌کند، هم کپی رایت را رعایت نکرده و هم دست به دروغ پراکنی و کلاه‌برداری زده است! در واقع او می‌خواهد از آهنگی که یک نفر دیگر ساخته سوء استفاده کند و خودش را آهنگساز آن اثر جا بزند اما معمولاً مخاطب ایرانی به واسطه موسیقی‌های غیر ایرانی مختلفی که شنیده، خیلی زود این موضوع را می‌فهمد و خواننده ایرانی را مجبور به اعتراف می‌کند که این اصلاً زیبنده موسیقی ایران نیست.

عده‌ای کاور کردن را به خارج آن‌که خلق جدیدی در آن صورت نمی‌گیرد نقد می‌کنند و عده‌ای دیگر با نفس کاور کردن مشکلی ندارند و معتقدند هیچ اشکالی ندارد که یک موسیقی خوب غربی به زبان فارسی هم شنیده شود اما با کسب اجازه و با رعایت کپی رایت! متأسفانه این همان اصلی است که موزیسین‌های ایرانی در زمینه کاور کردن قطعات خارجی رعایت نمی‌کنند و کاری که انجام می‌دهند، خواه یا ناخواه سوء استفاده هنری است. حتی خیلی از خوانندگان سرشناس کشور نیز موسیقی‌های خارجی را بدون ذکر منبع الهام، اجرا می‌کنند و به این آثار توسط دفتر موسیقی نیز مجوز داده می‌شود. در واقع دفتر موسیقی با مجوزی که به این آثار می‌دهد، ناخودآگاه می‌پذیرد که آثار آهنگسازان خارجی به نام آهنگسازهای داخلی زده شود!

کاور کردن، کپی، الهام و سوار شدن بر موج، راه‌های میان‌بری است که شاید از طریق آن بتوان در کوتاه مدت به موفقیت رسید اما تجربه ثابت کرده که هیچ مقلدی در درازمدت ماندگار نمی‌شود. آن‌هایی هم که موفق شدند، موزیسین‌های باهوشی بودند که از یک جا به بعد راه خودشان را عوض کردند و متوجه شدند که مخاطب موسیقی تا اصل یک چیزی وجود دارد، به فرع دست چندم آن رجوع نمی‌کند. در موسیقی ایران نام‌های متعددی وجود دارد که یک زمان با تقلید کردن از خواننده‌های لس‌آنجلسی برای خودشان برو و بیایی داشتند و یکی-دو آلبوم اول‌شان با فروش خوبی مواجه شد اما حالا دیگر خبری از آن‌ها در سطح اول موسیقی کشور نیست.

یک موزیسین در ابتدای راه باید انتخاب کند که می‌خواهد در کوتاه‌مدت به شهرت برسد و بعد فراموش شود یا این‌که ماندگاری برایش اهمیت بیشتری دارد. در صورتی که آن موزیسین راه دوم را انتخاب کند، ضمن آن‌که خود واقعی‌اش است و هویت خودش را حفظ کرده، به جریان کپی کردن آثار موسیقی دامن نمی‌زند و از خلق و آفرینش هنری دفاع می‌کند. خوانندگان جوان ایرانی باید بدانند که هنرمندان واقعی هیچگاه مسیر اول که تقلید و کپی کردن است را انتخاب نمی‌کنند و هیچ هنرمند کپی‌کار و مقلدی در دنیای امروز هنر شناخته شده و مورد احترام نیست. هنرمندهای کپی‌کار حتی از خودشان هم ناراضی هستند چون از هویت خودشان دور هستند؛ بنابراین هیچ بهانه‌ای برای کپی کردن و مقلد بودن وجود ندارد.

منبع: هنر آنلاین

ارسال شده به تاریخ 12 شهریور 1396
پیشنهاد سازباز SAAZBUZZ SUGGESTS